
در سفری که به مالزی داشتم در یکی از دانشگاهها چون زمینه کار علمی خودم ماهواره و فضا پیماست کمی از دستاوردهای ماهواره صحبت کردم آن زمان ماهواره امید را پرتاب کرده بودیم که واقعا کار محدودی است. کمی توضیح دادم، تمام سالن تشویق میکردند سالن کاملا پر بود.
بیرون آمفی تئاتر فرش انداخته بودند. حتی یک ایرانی بینشان نبود. در آن شهر فقط یک خانواده ایرانی بود که دکتری میخواند. احساس غرور آنها به حدی بود که فکر نمیکردند ایران است، احساس میکردند جهان اسلام توانسته این کار را انجام دهد…
در برنامه موشکی وقتی کار به مراحل پایانی میرسید. ناگهان قبل از این که به جواب نهایی برسیم، انگار که مأمورین و جاسوسهایشان همه جا باشند، فوری با ایران قرارداد بسته میشد، که میخواهیم این محصول را به شما بفروشیم و آن کار تحقیقاتی تعطیل میشد.
بحثهای استراتژیک و دفاعی فرق دارد. چون در حوزه اختیارات رهبری هست. همیشه یک فشار و اصراری از طرف ایشان بوده است که این مسائل باید جدی گرفته شود. رهبری به علم و دانشمند اعتقاد جدی دارند. یادم نمیرود، ایشان نامهای به تمام صنایع دفاعی دادند که باید در کارهایتان با دانشگاهها قرارداد ببندید.