باغ پسته شیخ

در سال های ۵۸ یا ۵۹ من حاکم شرع هیات واگذاری زمین در قم بودم. در این هیات متوجه شدیم که آیتالله هاشمی رفسنجانی در قم باغ پسته دارند. دایر کردن باغ پسته در قم، یکی از ابتکارات ایشان، با کمک مرحوم آقای تولیت بود که کشاورزی در زمینه تولید پسته را در قم تجربه کردند و متوجه شدند که زمین های قم برای کاشت این محصول، بسیار مستعد است…
وسیعترین باغ پسته در قم متعلق به ایشان بود. وسعت این باغ حدود ۳۰ تا ۴۰ هکتار بود و ۵ یا ۶ نفر در آن کار میکردند. در هیات هفت نفره واگذاری زمین در قم، کمونیستها نیز حضور داشتند که تاکید داشتند باید باغ آشیخ اکبر به کشاورزان واگذار شود.
هنگام بازدید از باغ، متوجه شدیم که هنوز به ثمر ننشسته است. به دبیر هیات گفتم که: پیش از واگذاری، باید خدمت آیتالله هاشمی برویم و خبر را به ایشان بدهیم. به هر حال ایشان عضو ارشد شورای انقلاب است.
من نرفتم، خودشان رفتند. پس از بازگشت، گفتند که: ما خدمت حاج آقا رفتیم، او گفت: اگر شما بتوانید کشاورزان شاغل در این باغ را راضی کنید که زمینها را در اختیار بگیرند، سپاسگزار شما خواهم شد.
ما در هیات شاید ابتدا متوجه نشدیم که مقصود آیتالله از این صحبت چیست و خوشحال شدیم که ایشان اجازه واگذاری این زمینها به کشاورزان را داد. به باغهای مورد اشاره رفتیم و به کشاورزان گفتیم که: می خواهیم این زمین ها را به شما واگذار کنیم.
یکی از آنان که ارشد کشاورزان بود، عصبانی شد و گفت: میخواهید زمینهای آشیخ اکبر را بگیرید؟ ما زمین او را بگیریم؟ افتخار ما این است که رعیت آشیخ اکبر باشیم. ما این زمینها را نمیخواهیم. این آشیخ اکبر است که به ما حقوق میدهد و در کنار آنان پول و هزینه کشاورزی را هم تامین میکند و در مقابل هیچ چیزی از ما دریافت نمیکند.
همین جا بود که متوجه شدیم، چرا آیتالله هاشمی میگفت کشاورزان را راضی کنید تا زمینها را بگیرند. معلوم شد که قبلا از آنان خواسته بود، اما آنان قبول نکرده بودند… هدف آیتالله، تنها راهاندازی باغ و احیای زمینها بود و اساسا در نظر داشت که پس از به بار نشستن، آن را به کشاورزان واگذار کند.