احزاب و گروه ها

ترور مفتح

در حالی که هنوز از بحران ناشی از جنجال تبریز به درستی رها نشده بودیم و مسأله گروگان‌ها بحث روز جامعه بود، خیر ترور دکتر مفتح در تاریخ ۲۷ آذرماه ۱۳۵۸، جمع دوستان روحانی ما را بسیار افسرده کرد.

حادثه این گونه بود که وقتی طبق معمول هر روز صبح، آقای دکتر محمد مفتح به اتفاق پاسداران خودشان وارد راهرو ورودی دانشکده الهبات که ریاست آن را بر عهده داشتند، می شوند، مورد حمله دو جوان که بعداً معلوم شد از اعضای گروهک فرقان بودند، قرار می گیرند و ابتدا محافظین و سپس خود ایشان، به شهادت می رسند.

این واقعه یکی از حوادث تلخ دوران مسئولیت من در وزارت کشور بود. هم به جهت مسئولیتی که قاعدتاً در قبال امنیت جامعه داشتم و هم از جهت اینکه یکی از دوستان و همسنگران دیرینه‌ام را که از دوران مبارزه با هم بودیم، از دست دادم.

در مصاحبه‌ای هم که بعد از این حادثه داشتم با تاکید بر این مسائل در مورد مبارزات شهید مفتح گفتم: ایشان از اوایل شروع نهضت در صحنه مبارزه حضور و شرکت فعال داشتند و بعد از سالهای ۴۲، ایشان که دبیر بودند از قم تبعید شدند و در سال‌های آخر مبارزه نیز چند ماهی در کمیته ضد خرابکاری ساواک بازداشت بودند. آن گاه به فعالیتهای ایشان در مسجد قبا تهران اشاره کردم و افزودم: مسجد قبا از مراکز اولیه مبارزه بود که زیر نظر دکتر مفتح اداره می‌شد و راهپیمایی عید فطر سال گذشته نیز به ابتکار و راهنمایی ایشان بود که در اثر آن هم چند روز بعد دستگیر و مدتی زندانی می شوند.

به دنبال این حادثه، امام در بیانیه ای تاکید فرمودند: جناب حجت الاسلام دانشمند محترم آقای مفتح و دو نفر پاسداران عزیز اسلام – رحمت الله علیهم – به فیض شهادت رسیدند و به بارگاه ابدیت راه یافتند و در دل ملت و جوانان آگاه ما حماسه آفریدند و آتش نهضت اسلامی را افروخته‌تر و جنبش قیام ملت را متحرک‌تر کردند. خدایشان در جوار رحمت واسعه خود بپذیرد و از نور عظمت خود بهره دهد. امید بود از دانش استاد محترم و از زبان و علم او بهره‌ها برای اسلام و پیشرفت نهضت برداشته شود و امید است از شهادت امثال ایشان بهره‌ها برداریم.

و شورای انقلاب نیز در پیامی با محکوم کردن این ترور، دشمنان شکست خورده را مورد خطاب قرار داد و تاکید کرد: اگر کشتار و شکنجه عزیزان می‌توانست انقلاب اسلامی را متلاشی کند، در گذشته انقلاب چنین شده بود. اما دیدیم که خون هزاران شهید نه تنها حرکت انقلاب را متوقف نساخت، بلکه عظیم‌ترین نیروی محرک انقلاب شد.

 

منبع: انقلاب و پیروزی {کارنامه و خاطرات سال های ۱۳۵۷ و ۱۳۵۸ هاشمی رفسنجانی}، به اهتمام: عباس بشیری، ناشر: دفتر نشر معارف انقلاب، چاپ دوم: ۱۳۸۳، ص ۴۱۰ – ۴۱۱

نوشته‌های مشابه

اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
دکمه بازگشت به بالا
0
نظر بدهید تا شکوفا شوید.x