خودکُشی در اوین

پس از ۸ شهریور ۱۳۶۰، این سوال همواره وجود داشت که کشمیری چگونه توانست به تمامی اطلاعات نظام دسترسی پیدا کند؟ چرا تا این اندازه مورد حمایت بود؟ چرا در محافظت از ساختمان نخست وزیری تا این اندازه سهلانگاری شده است؟ متأسفانه پاسخهای قانع کنندهای به این پرسشها داده نشد.
در دادستانی انقلاب پروندهای در این زمینه تشکیل شد. به دنبال بررسیها و بازجوییها، سرانجام در اواخر سال ۱۳۶۲، حکم بازداشت چند نفر از جمله خسرو تهرانی (قنبری) و تقی محمدی که در این زمان کاردار سفارت ایران در کابل بود، صادر شد. او قبلا در بخش اطلاعات نخست وزیری فعالیت میکرد.
مدتی پس از بازداشت این افراد، در جلسه شورای معاونان وزارت امور خارجه، آقای ولایتی گفت: از دادستانی کل تماس گرفته و گفتهاند تقی محمدی در زندان خودکُشی کرده است. یک نفر از وزارت امور خارجه و یک نفر از مجلس برای بررسی موضوع به زندان اوین بروند و گزارشی برای رسیدگی و تکمیل پرونده تهیه کنند.
آقای ولایتی به اینجانب مأموریت داد که به زندان اوین بروم و گزارشی تهیه کنم. پس از ورود به زندان آقای دکتر عباس شیبانی را دیدم که از طرف مجلس شورای اسلامی آمده بود. به اتفاق به سلول تقی محمدی رفتیم. مجموعه قرائن موجود در سلول حاکی از خودکُشی بود. او روی کاغذی با استفاده از یک میخ کوچک نوشته بود که: نمیتوانستم تهمت این جنایت را تحمل کنم و خودکُشی کردم.
وقوع این خودکُشی، پرونده را پیچیدهتر کرد و بالاخره پس از شش ماه عدهای با اصرار از حضرت امام خواستند که این پرونده بسته شود و متهمین آزاد شوند. اگرچه آقای اسدالله لاجوردی معتقد بود افراد بازداشت شده مقصر هستند. این موضوع سالها مبهم باقی ماند و تبدیل به اتهام برای طرفین شد.