
من شهید مطهری را از دو جنبه می شناختم، یکی از مجامع و مجالسی که ایشان داشتند، وقتی که به تهران منتقل شدم از سال ۴۷ به بعد در محفل ایشان حاضر می شدم و گاه گاهی نیز توفیق پیدا می کردم در پای منبرش مسائل روز و از فرمایشات حیات بخش و رهایی بخشی که بر زبانش جاری بود استفاده می کردم.
دیگر اینکه ایشان نیز مسائل اسلامی را آن گونه بیان می کردند که ما می فهمیدیم منظور چیست، چون روشن سخن گفتن برای هر کس مقدور نبود. گرچه ایشان مسائلی را علنی نیز بیان می کردند، یکی از بزرگترین نعمت هایی که فرمایشات ایشان داشت پی بردن به آن سرمایه ی اصلی است که امت و ملت اسلامی در دست دارد و بازیافت آنچه که از دست داده بود.
می خواهم بگویم که تقدم با این بزگوار بود وگرنه افراد دیگری نیز بودند که این حرف ها را می زدند. ایشان یکی از پایه های انقلاب اسلامی بودند. در سال ۵۹ برای سالگرد شهادت شهید مطهری شعری سرودم؛ جریان بدین گونه بود که وقتی سالگرد شهادت ایشان نزدیک می شد در صدا و سیمای جمهوری اسلامی واقع در میدان ارک بودیم، صحبت از سرودی شد که ساخته شود و به مناسبت شهادت ایشان پخش شود. مدیر آن قسمت آقای مجید حداد عادل بود.
او گفت که: آقای راغب یک سرودی لازم است.
من گفتم که: آقای راغب یک آهنگی به من بده من یک سرود بسازم.
او با دهانش یک چیزی زمزمه کرد و من هم گفتم فردا شعرش را می آورم، در خانه دارم. رفتم، شب یک چیزهایی به آن اضافه کردم و یک قسمت هایی به آن افزودم.
◾️ ای مجاهد شهید مطهر
◾️ مرتضی را چو آیینه مظهر
◾️ ای شهید ره حکمت و علم
◾️ خون تو حافظ دین و دفتر
◾️ در عزای تو ای بحر تقوا
◾️ دیده در خون دل شد شناور
◾️ در رثای تو ای کوه دانش
◾️ وای اگر نشکند خامه را سر
یک سرمایه ی بسیار بسیار گرانبها و پر ارج ملت ما با یک گلوله ی خائن فریب خورده از دست رفت، خون او کارساز بود و هر شهیدی که در انقلاب اسلامی و در جنگ تحمیلی به خاک افتاد، درس علی و اولاد علی گرفته بود.
بعد از این سرود به محضر مقدس حضرت امام دعوت شدم و از حضور ایشان بهره مند شدم، دست بزرگوار را بوسیدم، ولی آن موقع که من نسبتاً جوان بودم، و الان سال ها از آن دوران می گذرد، این هیبت حضرت امام مرا گنگ کرد، فقط نگاه کردم، دستشان را بوسیدم، امام متوجه شدند و خندیدند.
منبع: حال اهل درد {مروری بر خاطرات و اشعار حمید سبزواری}، تدوین: مصطفی فیض، ناشر: مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول: ۱۳۸۶، ص ۱۸۸ – ۱۹۳