استقرار نظام

در مسیر بیراهه

محمد پیشگاهی فرد

زمزمه های مخالف و سازهای نامساعد دوستان علیه شهید بهشتی، به ویژه در اصفهان، از نکات عبرت آموز تاریخ است. متأسفانه این زمزمه ها از بیت آیت الله طاهری و اطرافیان او شروع شد. کسی که از دوران طلبگی با شهید بهشتی در حوزه بود و حتی خویشاوندی و دوستی عهد قدیم هم با یکدیگر داشتند، اما اطرافیان کاری کردند که نزدیکترین یاران با همدیگر راه موافق نپویند.

این افرادی که از سال ۴۲ با هم و در کنار هم تکیه گاه نهضت امام خمینی بودند، به جایی رسیدند که نه تنها از حزب جمهوی اسلامی حمایت نکردند، بلکه در مقابل حزب ایستادند و با بدگویی و تهمت، به مقابله با شهید بهشتی پرداختند. حتی زمانی که منافقان و لیبرال ها علیه ایشان راهپیمایی و تجمع راه می انداختند، آقایان عکس العملی نشان ندادند، بلکه در بعضی مواقع در کنار بنی صدر قرار گرفتند.

به یاد می آورم وقتی بنی صدر در اصفهان کنگره گرفته بود و سلامتیان و غضنفرپور مجلس گردان آن بودند، عده ای از شخصیت های اصفهان را برای شرکت در آن دعوت کرده بودند که ما بر سر فیلمبرداری از آن توسط صدا و سیما درگیری داشتیم؛ چرا که معتقد بودیم نمایش آن قبل از انتخابات ریاست جمهوری به منزله ی تبلیغات برای نامزد خاصی است. وقتی من برای سرگشی به این کنگره رفتم، متأسفانه بعضی از دوستان مانند آقایان عبدالله نوری و شریعتی اردستانی را جزو مدعوین دیدم. برای من خیلی سخت بود که به خود بیاورانم که چه طور امکـان دارد برخی از دوستان این گونه عمل کنند.

موضوع به همین جا هم ختم نشد، بلکه در اصفهان ستاد تشکیل دادند و برای تشویق ائمه جمعه برای حمایت از بنی صدر برنامه ریزی کردند. این ستاد در بیت آیت اللـه طاهری قرار داشت. به یاد دارم آیت الله دستغیب و آیت اللـه اشـرفی اصفهانی نیز در این مورد تحت فشار بودند و تعدادی از ائمه جمعه ی این امر را پذیرفتند، اما آیت الله صدوقی با تمام قوا در مقابل این موضوع ایستاد و برخورد شدیدی کرد و گفت: شما می آیید شخصیت هایی مثل آیت الله بهشتی و آقای رفسنجانی را به بنی صدر می فروشید؟

من در همان زمان مدتی در یزد بودم و ایشان درد دل هایی با من می کرد. متأسفانه حرکت های تخریبی علیه حزب جمهوری در اصفهان پا گرفت و محتوای تبلیغات و اطلاعیه ها همه درباره ی این بود که آیت الله طاهری به بنی صدر رأی می دهد. حالا شاید بخشی از این حرکت به نفوذ سید مهدی هاشمی و شهید محمد منتظری در بیت آیت الله طاهری مربوط می شد؛ چرا که در آن زمان شهید منتظری حرکت اشتباهی را علیه شهید بهشتی شروع کرده بود و توهین هایی از جانب او به ایشان می شد. به لطف خداوند، به لحاظ مجاهدت هایی که در طول انقلاب داشت، عنایت خداوند شامل حالش شد و سرانجام در جبهه ی شهید بهشتی قرار گرفت و از جانب این شهید بزرگوار به وی محبت شد و نتیجه آن شد که در حزب جمهوری شرکت کرد و به درجه ی رفیع شهادت نائل گردید.

در حالی که قبل از آن اتهاماتی به شهید بهشتی وارد کرده بود از جمله اینکه آقای بهشتی راسپوتین انقلاب ماست و یا اینکه ایشان با هایزر ملاقات داشته است. این اتهامات چنان در جامعه تأثیر گذاشته بود که یکی از شاگردان بسیار علاقه مند به شهید بهشتی در آن شرایط به اصفهان آمد و به من گفت: می خواهم نزد آقای غرضی بروم.

آقای غرضی در آن زمان استاندار خوزستان بود و این شخص مذکور می خواست وی را به هر طریقی ببیند و خیلی سراسیمه می گفت: آقا مسأله برای من بسیار مهم و حیاتی است و این مسأله مـرا رنج می دهد.

گفتم: ناراحتى شما چیست؟

گفت: یک نفر از قول آقای غرضی نقل کرده که آقای بهشتی با آمریکا ارتباط برقرار کرده است.

گفتم: شما دیگر چرا؟ شما که از یاران ایشان بوده و ده یازده سال با او همراهید؟

گفت: من نمی دانم و از اضطراب و غم این موضوع دارم می میرم. نکند واقعیت داشته باشد. باید به خوزستان بروم و از زبان آقای غرضی بشنوم که این مطلب را گفته یا نه! چون غرضی آدمی نیست که حرف بی دلیل بزند.

به هر حال او رفت و من خبردار نشدم که ماجرا چه شد؟! دشمن اینگونه بهشتی را مورد اتهام قرار می داد و همین بود کـه امـام خمینی زندگی او را مظلومانه تر از شهادتش دانستند.

۰
آیت الله صدوقی با تمام قوا در مقابل این موضوع ایستاد و گفت: شما شخصیت هایی مثل آیت الله بهشتی و آقای رفسنجانی را به بنی صدر می فروشید؟x
منبع: خاطرات محمد پیشگاهی فرد، تدوین: رضا مختاری اصفهانی، ناشر: مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ص ۲۰۳ – ۲۰۷

نوشته‌های مشابه

اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
دکمه بازگشت به بالا
0
نظر بدهید تا شکوفا شوید.x