
در همان بجنورد گروهی از اعضای منافقین آمده بودند و قصد ترور کاسب کتابفروشی را داشتند و گفته بودند این آقای کتاب فروش که مغازهاش مرکز جمع شدن جوانان انقلابی است را ترور کنید تا تنبیهی برای انقلابیون باشد.
این آقا که از شانس نزدیک اذان بوده، رفته وضو بگیرد و برود مسجد و در مغازه نبوده و اینها که عجله داشتند و منتظر نشدن تا از نماز برگردد همان جا رگبار بستند که در همین یک حادثه ۵ دانش آموز راهنمایی شهید شدند و ۲ نفر مجروح و معلول شدند. دانشآموز راهنمایی را ترور میکنند تا رعب در دل جامعه ایجاد شود ولی خوب بحمدالله در استان خراسان که بنده، آقای سلیمی و آقای فدائیان بودیم و در مدت ۳ سال ما درباره منافقین و پرونده آنها کار کردیم و هر چه تشکیلات بوجود میآورند ما با همکاری دستگاه قضایی و تیمهای عملیاتی به سرعت خانههای تیمی آنها را شناسایی کردیم و افراد داخل آن خانهها را دستگیر و تخلیه اطلاعاتی کردیم و طی ۲ سال ۶۱ و ۶۲ مرکزیت این گروهکها چند بار متلاشی شد.
عین این وضعیت در استانهای دیگر نیز بود. مثلا در استان همدان آقای سلیمی حاکم شرع و آقای رئیسی دادستان بودند و در آنجا تمام منافقین غرب کشور مانند استانهای همدان، کرمانشاه، را شناسایی و با آنها برخورد کردند و کاری که در دهه اول انقلاب انجام شد کاری بسیار بزرگ بود که مدیون قاطعیت امام خمینی و تعهد او به اجرای احکام شرعی بود.
منبع: خبرگزاری تسنیم، گفتگوی آقایان عباس کلاهدوز و محمدعلی سافلی با حجت الاسلام والمسلمین علی رازینی، ۱۳۹۶/۴/۱۱