خوشه چین

قتل عام فرهنگی

دکتر علی شریعتی

غرب از قرن هیجدهم به کمک جامعه‌ شناسان و مورّخان و نویسندگان و هنرمندان و حتی انقلابیون و انسان‌ دوستانش این تز را به دنیا می‌خواهند تحمیل کند که تنها تمدّن یکی است و آن همان شکلی است از تمدّن که غرب ساخته و به جهان عرضه کرده و هر کس می‌خواهد متمدّن باشد باید همین تمدّنی را که ما می‌سازیم مصرف کند و اگر می‌خواهد آن را نفی کند باید وحشی بماند‌.

فرهنگ، یک فرهنگ است بنام فرهنگ غرب‌. هر کس می‌خواهد در قرن بیستم فرهنگ داشته باشد باید فرهنگ غربی را بخرد، همان طور که کالای غربی را می‌خرد‌. همان طور که هر کس می‌خواهد تلویزیون داشته باشد باید تلویزیون غربی را بخرد و بیاورد در خانه اش، همان طور هم هر کس می‌خواهد فرهنگ داشته باشد و ارزش‌های فرهنگی را در خود بپرورد، باید این قالب‌ها را که غرب برایش عرضه می‌کند بپذیرد وگرنه بی‌فرهنگ و بی‌تمدن، یعنی وحشی است‌.

پس یا وحشی ماندن، یا متمدّن غربی شدن! این دو سرنوشت محتومی است که هر انسانی در برابرش، یکی را باید انتخاب کند، و همه کوشش دو قرن اخیر غرب صرف ایجاد این ایمان به غرب و این بی‌ایمانی به خویش شده است‌. این است که آقای موریس تورز می‌گوید در افریقا ملّت الجزایر وجود ندارد، بلکه ملّتی در حال شدن است، برای اینکه می‌خواهد تمدّن بزرگ شمال افریقا را، که در چندین قرن پیش بزرگترین فیلسوف و جامعه‌ شناس جهان و بنیانگذار جامعه‌ شناسی در آنجا بوده، نادیده انگارد‌.

وقتی که در همین شمال افریقا تمدّن بزرگ وجود داشت، غربی‌ها شانسون دورولان داشتند، و ادبیاتشان این بود که برای کاروان‌های زیارتی مسیحی آواز کوچه باغی بخوانند‌. در آن وقت تنها نقطه‌ای که در غرب دارای تمدن بود اسپانیا بود، که شاگرد مقلّد مغرب، یعنی شمال افریقا بوده است‌. ولی آن‌ها می‌خواهند همه تمدن‌های گذشته را نفی کنند، تا قالب‌های ساخته شده خودشان را بر جهان تحمیل کنند، و این غارت و قتل عام عمومی شامل همه ملت‌ها از چین گرفته تا ایران و از ایران گرفته تا مصر، که تمدن‌های بزرگی در تاریخ ساخته‌اند، شود‌.

 

منبع: بازگشت به خویشتن

نوشته‌های مشابه

اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
دکمه بازگشت به بالا
0
نظر بدهید تا شکوفا شوید.x