هدایت و رهبری

نفوذ معنوی

محمدتقی رضایی کوپایی

در کنار امام و در جوار او بودن برای همه ما آرام‌بخش بود. یک شب بعد از نماز مغرب و عشاء مسئولین درجه یک کشور یعنی رئیس‌ جمهور، نخست‌ وزیر و رئیس دیوان‌ عالی کشور از جلوی پست شهید عسکری پیاده شده و به سمت منزل امام می‌رفتند. آنها چنان ناراحت بودند که حتی متوجه سلام من هم نشدند، نگران شدم و با خود گفتم: چرا اینها اینقدر ناراحت هستند و چرا در این ساعت و در این وقت شب به محضر امام می‌روند؟ با خود گفتم: حتما اتفاقی افتاده است؟

حدس من درست بود. معلوم شد یک ناو امریکایی برای اولین بار به داخل آب‌های خلیج‌ فارس آمده و ما را تهدید کرده است. مسئولین در آن وقت شب که امام معمولاً ملاقاتی نداشت با حالتی نگران خدمت امام رسیدند. نیم ساعت بعد که از اتاق امام خارج شدند، خدا می‌داند با چند دقیقه قبل رنگ و رویشان زمین تا آسمان فرق کرده بود. بسیار خوشحال و خشنود به نظر می‌رسیدند و با احوال‌پرسی گرمی که از ما کردند، بیت را ترک کردند و رفتند. وقتی از آنها پرسیدم که چرا در این وقت شب خدمت امام رفتند و امام به آنها چه فرمودند.

گفتند: امام به ما فرمودند: چیز مهمی نیست نگران نباشید.

پرسیدیم: آقا چه کنیم؟

گفتند: اگر من جای شما بودم وقتی سر و کله اولین ناو جنگی امریکایی در آب‌های خلیج‌ فارس ظاهر شد همان وقت آن را با موشک می‌زدم تا ناو دومی جرات نکند بعد از او وارد خلیج‌ فارس بشود.

۰
امام گفتند: اگر من جای شما بودم وقتی سر و کله اولین ناو جنگی امریکایی در آب‌های خلیج‌ فارس ظاهر شد همان وقت آن را با موشک می‌زدم.x
منبع: تشنه و دریا (خاطرات یکی از پاسداران بیت امام) محمدتقی رضایی کوپایی، به کوشش غلامعلی رجائی، ناشر: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ص ۱۱۴

نوشته‌های مشابه

اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
دکمه بازگشت به بالا
0
نظر بدهید تا شکوفا شوید.x