آیت الله عطاء الله اشرفی اصفهانی
-
استقرار نظام
دو خاطره
یک بار من در مجلس بودم، تلفن مجلس زنگ خورد و گفتند: حاج احمد آقا با شما کار دارد. حاج…
بیشتر بخوانید » -
استقرار نظام
بوسه بر پیشانی
آقای اشرفی به طرف امام رفت، حرف هایی با امام زد، بعد دست ایشان را بوسید. امام نیز با یک…
بیشتر بخوانید » -
استقرار نظام
در مسیر بیراهه
آیت الله صدوقی با تمام قوا در مقابل این موضوع ایستاد و گفت: شما شخصیت هایی مثل آیت الله بهشتی…
بیشتر بخوانید » -
استقرار نظام
نسبت دروغ
همان قاضی شرع مورد اعتماد شما پيش من آمد و صريحاً گفت: آقای منتظری به من دروغ نسبت داده است،…
بیشتر بخوانید » -
استقرار نظام
صدای انفجار
یک مرتبه جوانی آمد و محکم ایشان را بغل کرد! آیتالله اشرفی با لهجه اصفهانی گفتند: از من چه میخواهی؟…
بیشتر بخوانید » -
استقرار نظام
جسارت شیخ
ایشان بارها شهید محراب را تهدید کرد که در امر مرجعیت با من همراه شو و دست از خمینی بردار،…
بیشتر بخوانید » -
احزاب و گروه ها
پاوه در خون
دکتر چمران در حالی که از شنیدن حرف های ما به شدت بغض کرده بود از هلی کوپتر پائین آمد…
بیشتر بخوانید » -
استقرار نظام
واحد التقاط
ما عین یک نخ تسبیح در عرض سه روز همه منافقین را در کرمانشاه جمع کردیم. یعنی دیگر یک منافق…
بیشتر بخوانید »