
زبان فارسی
🔸 سلام بفرمایید.
🔹 حاج آقا اسلام چگونه بر ایرانیان تحمیل شد؟
🔸 اسلام بر ایرانیان تحمیل نشد، مردم ایران اسلام را با روحیات خود سازگار دیده و پذیرفتند. خدمات مخلصانه و شاهکارهایی که ایرانیان در طول چهارده قرن به نام اسلام رقم زدند، زاده عشق و ایمان آنها بوده است. هیچ دین تحمیلی قادر نیست، شور عشق و گرمای ایمان را در نهاد مردمی نهادینه کرده و آن را به درازای تاریخ حفظ نماید.
🔹 حفظ زبان فارسی و ترجیح آن به زبان عربی، دلیل عدم پذیرش اسلام نیست؟
🔸 پذیرش اسلام هیچگاه مستلزم این نبود که مردم ایران زبان فارسی را ترک کرده و به عربی سخن بگویند؟ اصولاً در اسلام مسئله زبان مطرح نیست. ایرانیان هم نه حفظ و احیای زبان فارسی را مخالفت با اسلام میدیدند و نه زبان عربی را زبان قوم عرب میدانستند، چون زبان عربی متعلق به قرآن، اسلام و امت اسلامی است. اگر زبانهای دیگر، زبان یک قبیله، قوم و ملت هستند، زبان عربی زبان قرآن است. کسانی که به زبان عربی از راه ترجمه و تألیف کتب فلسفی، عرفانی، تاریخی، طبی، ریاضی، حقوقی و غیره خدمت کردند، فقط به خاطر اسلام به این کار مبادرت ورزیدند.
🔹 یعنی احیای زبان فارسی به خاطر مبارزه با اسلام نبود؟
🔸 اگر احیای زبان فارسی به خاطر مبارزه با اسلام بود، چرا ایرانیان به این اندازه در احیای لغت، قواعد زبان، صرف و نحو، معانی، بیان و بدیع، فصاحت و بلاغت زبان عربی کوشش کردند.؟ خدمات ایرانیان به زبان عربی بیش از خود اعراب به این زبان بوده است. ایرانیها تنها به حکم انگیزه مقدس دینی به زبان عربی خدمت کردند. آنها مانند همه مسلمانان پاک نهاد، زبان عربی را زبان قرآن و امت اسلامی میدانستند و بدون هیچگونه تعصبی، با شور، نشاط و علاقه به فراگیری، ضبط و تدوین زبان عربی میپرداختند.
🔹 یعنی اسلام مخالفتی با تنوع زبانها ندارد؟
🔸 تنوع زبان نه تنها مخالفت با اسلام محسوب نمیشود، که وسیلهای برای پیشرفت آن نیز است. چرا که هر زبانی زیباییها و ظرفیتهای خود را دارد و میتواند خدمات جداگانهای به اسلام بکند. اسلام ملل مختلف را با زبانها و فرهنگهای گوناگون پذیرفته و هر ملتی ادبیات مخصوص خود را دارد که آن ادبیات جزء ذخایر آن ملت و بلکه بشریت است. زبان فارسی هم نفایس و آثار گرانبهایی مانند گلستان و بوستان سعدی، مثنوی معنوی، دیوان حافظ و رباعیات خیام دارد که جزء ذخایر فکری و فرهنگی بشریت محسوب میشوند.
🔹 زبانها از چه نظر ذخایر بشریتند؟
🔸 هر زبانی ظرفیتهای خود را دارد. هیچ زبانی قادر نیست، زبان دیگری را صددرصد در خود هضم نماید. لطافتهای هر زبانی مخصوص خود اوست. اگر تمام ادبای زبان فارسی جمع شوند، نمیتوانند سوره حمد را طوری به فارسی ترجمه کنند که معانی، لطافت و زیبایی عربی آن را داشته باشد. همچنین اگر تمام ادبای عرب، اشعار حافظ و خیام را به عربی ترجمه کنند، نمیتوانند لطافت، معانی و زیبایی فارسی آن را برسانند.
🔹 پس چرا اسلام به زبان عربی تاکید دارد؟
🔸 خدا زبان مخصوصی ندارد، اما هر مذهبی باید زبان مخصوص خود را داشته باشد تا باقی بماند. اسلام دین نژادی نیست و این تصور که همه مسلمین باید به زبان عربی تکلم کنند، یا به خط عربی بنویسند، وجود ندارد. اما اسلام برای اعمال مذهبی، زبان مخصوصی برگزیده است که به وسیله آن زبان مذهبی مشترک به پیروانش وحدت، انسجام و یگانگی میبخشد.
🔹 ممنون حاج آقا