
غذای روح
🔸 سلام بفرمایید.
🔹 حاج آقا روح نیز به غذا نیاز دارد؟
🔸 بله. انسان در ناحیه روح و ضمیر عینا مانند بدن محتاج به تغذّی است. اگر به بدن غذا نرسد لاغر میشود و اگر مدتی نرسیدن غذا ادامه یابد، بدن مرده و از بین میرود. اگر به روح نیز غذا نرسد لاغر و ناتوان میشود و اگر نرسیدن غذا برای همیشه ادامه یابد، روح میمیرد.
🔹 غذای روح چیست؟
🔸 غذای روح علم، عشق، امید و ایمان است. اشتباه اصلی فرزند آدم این است که تشنگی و احتیاج روح را میخواهد با سیر کردن جسم و بدن تأمین نماید که این یک امر محال است. آنچه نیاز روح را رفع کرده و به او قوّت، نیرو، آرامش و اطمینان میبخشد، ماده و مادیات نیست، بلکه معنویات است.
🔹 معنویات چگونه به انسان حیات میبخشد؟
🔸 قرآن کریم میفرماید: «آیا آن کس که مرده بود و ما او را زنده کردیم و برای او نوری قرار دادیم که با آن نور در میان مردم راه میرود و با آنها معاشرت میکند، مانند کسی است که در ظلمات به سر میبرد و هرگز از آن ظلمات خارج نمیشود؟» مقصود قرآن از این جمله که برخی مرده بودند و ما آنها را زنده کردیم، این نیست که جسم و بدن عدهای از مردم مرده و از حرکت باز ایستاده بودند و ما دو مرتبه به آنها جان دادیم، بلکه مقصود دلهای مرده است که با روح ایمان زنده شدهاند. ایمان تولید عشق، حرارت و امید میکند ولی نه عشق مجازی، بلکه عشق حقیقی، عشق به مبدأ کل عالم که معدن خیرات و منبع همه جمالها، زیباییها و کمالهاست.
🔹 وسعت و دامنه روح چقدر است؟
🔸 کارکرد روح و ضمیر انسان همانند جهاز هاضمه است که از راه آنچه به او داده میشود تغذی کرده و به بدن نیرو میرساند، با این تفاوت که ظرفیت روح نامحدود است. آنچه در ظرف روح جای میگیرد علم، امید، ایمان و محبت است. انسان نمیتواند از راه پر کردن شکم، دستیازی به مقامات ظاهری و مادیات زندگی، روح خود را راضی و خشنود سازد و یا حالتی را به وجود بیاورد که صددرصد از زندگی راضی و به آن دلگرم شود، زیرا غذای روح از جنس دیگری است.
🔹 یعنی صرف مادیات خوشبختی نمیآورد؟
🔸 نه. کسی که دلش به شعله ایمان گرم و به برق امید روشن و به زینت علم مزین نباشد، نمیتواند خوشبختی و رضایت واقعی را تجربه کند. برخی تعجب میکنند وقتی میشنوند که فلان مرد یا زن که تمام وسایل زندگی برایشان مهیاست و دیگران آرزوی داشتن زندگی آنها را میکنند، از وضع خود ناراضیاند، دائما در تشویش و نگرانی به سر میبرند و حتی بعضی از آنها تصمیم به خودکشی میگیرند. ولی برای یک روانشناس یا عالمی که دستاندر کار معرفتالروح است، جای هیچگونه تعجب و شگفتی وجود ندارد، زیرا نتیجه پرداختن صرف به لذات مادی و غافل شدن از نیازهای روحی و معنوی به طور طبیعی عوارض خود را دارد.
🔹 اما برخیها لذت را اصل و اساس زندگی میدانند؟
🔸 اپیکور از اینگونه افراد است. او از دانشمندان به نام جهان در قرن چهارم قبل از میلاد بود که دارای نظریه خاصی در باب فلسفه زندگیست. اپیکور اصل زندگی را لذت میدانست، یعنی در نظر او معیار و مقیاس خوبی و بدی لذت بود. میگفت: فقط آن چیزی خوب است که لذت بیشتری تولید کند. این نظریه سبب شد تا عیاشی را اپیکوری نام نهادند. این دانشمند در عین حال معتقد بود که تنها با عیاشیهای حاصل از می، معشوق، بازی و تفریح نمیتوان به لذت کامل رسید؛ لذت کامل آن وقتی حاصل میشود که ظرفیت روح اشباع گردد و ظرفیت روح با علم، کمال، عزت و مناعت اشباع میشود. لذا اپیکور شخصا از عیاشی و شهوترانی پرهیز میکرد و در گوشهای با تفکر در معضلات علمی و معاشرت با دوستان همفکر زندگی مینمود.
🔹 ممنون حاج آقا
📚 برداشتی از کتاب: حکمتها و اندرزها، (غذای روح)، جلد دوم، تالیف: متفکر شهید استاد مرتضی مطهری (ره)