
من با آقای شریعتمداری سر قضیه انصار حزبالله به شدت مخالف بودم. ایشان معتقد بود سروش کار سیاسی میکند، انصار حزبالله هم کار سیاسی میکند، همینها جوابگو باشند. خودِ من در کیهان هوایی واقعاً حرفهای سروش را نقد میکردم و معتقد نبودم این کار، کار درستی است. معتقدم سروش حرفهایی میزند، درست است در بستر فرهنگ کار سیاسی میکند، اما معتقد بودم برای اینکه مشخص شود که کار سیاسی انجام میدهد، باید در بستر فرهنگ با او تعامل برقرار میکردیم.
آقای شریعتمداری به این اعتقاد نداشت، با من هماعتقاد نبود. در خیلی از زمینهها هم با هم نظر متفاوتی داشتیم، ولی با هم کار میکردیم. چیزی که باعث شد من دیگر نتوانم در کیهان کار کنم، بستن نمایندگیهای ما بود. یکمقداری با آمدن آقای شریعتمداری، شرایط اقتصادی کیهان خوب نبود و سخت شده بود، ما در آمریکا نمایندگی داشتیم، در آلمان و انگلیس و هند هم نمایندگی داشتیم، آمریکاییها هم، برخلاف این مصاحبه آقای امینزاده که تحریم آمریکا از این تاریخ شروع شده، مبادلات مالی را بسته بودند.
وقتی آقای شریعتمداری یک نمایندگی را در آمریکا بست، هیچکسی نمیتوانست برای ما از آمریکا پول بفرستد. اصلاً نمیتوانستیم در آمریکا کار کنیم. ما فقط چهار هزار مشترک در آمریکا داشتیم. آنجا چاپ میشد، یعنی ما فیلم را آنجا میفرستادیم، آنجا چاپ میکردند. وقتی آمریکاییها چنین تصمیمی گرفتند، در واقع اصلاً نمیتوانستیم کار کنیم. از آنجا نمیتوانستیم ولی میتوانستند حق اشتراک را به نمایندگی بفرستند، ولی وقتی نمایندگی بسته شد دیگر نمیتواستند از آنجا پول بفرستند یا عملاً آمریکا حذف شد، بعد نمایندگی آلمان حذف شد، بعد نمایندگی انگلیس حذف شد، ما دیگر نمیتوانستیم کار کنیم. به آقای شریعتمداری گفتیم اجازه دهید در داخل توزیع کنیم. گفت: نه