
در سال ۱۳۶۵ و قبل از بازیهای آسیایی ۱۹۹۰ پکن، یک اعزام تدارکاتی به پکن داشتیم تا زنان آماده شوند اما مخالفتهای زیادی شد. زمانی که گفتم در تیراندازی اعزام میشویم، عدهای مخالفت کردند که رئیس دستگاه ورزش به من گفت: نباید به این شکل مطرح میکردی.
همیشه احتیاط می کردم تا ورزش زنان دچار صدمه نشود و آن زمان هم فقط گفتم حضور پیدا میکنیم، اما عدهای با همین حضور هم مخالفت کردند و گفتند: اصلا چرا دنبال قهرمانی زنان هستید؟ بخشی از مخالفان، خانمهای مسئول غیرورزشی بودند که در شوراها کار میکردند. من در آن شوراها حاضر شدم و صحبت کردم چون در مسائل اعتقادی و نظام خودم را کمتر از آنها نمیدیدیم حتی بیشتر از آنها نگران بودم، به همین دلیل کوتاه نیامدم. الان آن خانم ها در مورد ورزش قهرمانی زنان صحبت و حمایت میکنند.
از طرفی آقای هاشمی هم خیلی به اعزام زنان کمک کرد که در نهایت تیمی ۶- ۷ نفره که اغلب از بچههای بسیج بودند، همراه با خانم فرهادیزاد رفتند. تیم تیراندازی چند ماه بعد هم به بازیهای آسیایی اعزام شد که اثرات مثبت آن ادامه پیدا کرد. آقای غفوریفرد بعد از بازیها گفت: در استادیوم پکن سران بسیاری از کشورهای اسلامی به ایران تبریک گفته و یاد گرفتهاند چگونه زنان محجبه خود را در مسابقات شرکت بدهند.
ما باید علاوه بر مخالفان داخلی نگاه آسیا و دنیا را هم تغییر میدادیم که این اتفاق اکنون افتاده است. به گونهای که هیچ موضوعی مربوط به زنان به اندازه ورزش زنان اثرگذاری بیرونی نداشت. آقای دکتر غفوری فرد هم از ورزش زنان و فدراسیون اسلامی ورزش زنان بسیار حمایت میکردند.