من در دوره دوسال و نیم حضورم در دوران آقای احمدی نژاد، سه بار به طور مکتوب از ریاست بانک مرکزی استعفا کردم. گاهی بحث هایی در زمینه اعتبارات و نقدینگی و تناقضاتی که در افکار داشتیم پیش می آمد که قابل تحمل و چشم پوشی نبود. بنابراین استعفای خود را ارائه کردم که آقای دکتر الهام به عنوان رییس دفتر وقت رییس جمهور آن را برگرداند و رییس جمهور حتی آن را تحویل هم نگرفت. دفعه دوم استعفا را به خود ایشان دادم اما در همان جا پس داده و قبول نکردند. ولی بار سوم که استعفا کردم بحث شورای پول و اعتبار پیش آمد. آقای احمدی نژاد تصمیم گرفته بودند حدود ۲۷ شورا مثل شورای مناطق آزاد، اشتغال، عالی بانکها و حتی شورای پول و اعتبار را با هم منحل کنند که ظاهرا عنوان می شد به دلیل نظر حقوقی که دریافت کرده بودند چنین تصمیمی گرفته اند، اما من فکر میکنم چون شوراها را مانع یکسری تصمیم های یگانه و یکطرفه میدیدند، برای انحلال آن وارد عمل شدند.
به ایشان گفتم که شرایط شورای پول و اعتبار با سایر شوراها متفاوت است و این شورا از ارکان بانک مرکزی به حساب میآید. از سه قوه در آن حضور دارند و انحلال آن قابل تحمل نیست. بارها به ایشان نسبت به این موضوع تاکید کردم ولی توجهی به آن نداشتند. بنابراین وقتی شاهد بودم که انحلال شورای پول و اعتبار جدی تر شد، چند بار در هیات عامل بانک مرکزی اعلام کردم که اگر انحلال شورا نهایی شود بانک مرکزی را ترک خواهم کردم. که البته آقای دکتر کمیجانی (قائم مقام فعلی بانک مرکزی) که در آن زمان معاون اقتصادی بانک بودند، میتوانند نسبت به این موضوع شهادت دهند.
خاطرم است که در ۲۳ مرداد ماه سال ۱۳۸۶ انحلال شورای پول و اعتبار به بانک مرکزی ابلاغ شد. همان روز هم استعفای آخرم را مکتوب کردم. تعجب من از اینجاست که یکی از دوستان سابقم به من ابراز کرده که چرا انحلال شورا را قبول کردم؟! باید تاکید کنم که همانطور که در بانک مرکزی ثبت شده، من در اعتراض به انحلال شورای پول و اعتبار استعفا کردم چون دیگر راهی باقی نمانده بود و هر آنچه مقاومت کردم به نتیجهای نرسید. یک رییس بانک مرکزی در این موقع غیر این نمیتواند کاری کند. نمیتوانستم که با رییس جمهور و دولت بجنگم!
شبی که رفتم استعفای خود را به رییس جمهور بدهم مصادف با سوم شعبان، شب تولد حضرت امام حسین (ع) بود. آقای احمدی نژاد در سفری بودند و من پاکت حاوی استعفا نامه خود را به آقای شیخ الاسلامی، رییس دفتر ایشان تحویل دادم و گفتم که به رییس جمهور اعلام کنید که این استعفا برگشت ناپذیر است. وی گفت که مگر شب عید هم کسی استعفا میدهد؟! گفتم این برای من امری مبارک است!
من در دوران زندگی هیچ گاه به نام مبارک حضرت امام حسین(ع) قسم نخوردم اما یک بار مجبور شدم و یک روز به آقای احمدی نژاد گفتم که به امام حسین(ع) قسم که دیگر نمیتوانم در بانک مرکزی بمانم و استعفای من را قبول کن. ایشان گفت که چرا مرا در مقابل راه شرعی قرار میدهی؟ به هر حال این تیر خلاص من بود و درنهایت ماجرا تا سیزدهم ماه بعد طول کشید و تا مستقر شدن رییس جدید به عنوان مسئول بانک مرکزی انجام فعالیت میکردم.
البته باید یادآوری کنم که حتی پیش از انحلال شورای پول و اعتبار هم توجه خاصی به تصمیمات این شورا نمیشد. گاهی طرحی در این شورا به تصویب میرسید اما رئیس جمهور آن را امضا نمیکرد. یک بار در سفر آمریکا بودم که ایشان با من تماس گرفت و درمورد یکی از مصوبات شورا اعتراض کرد که چرا مصوب کردید و حتی آن را برای تایید امضا هم نکرد. به هر حال در حالی که این اختلافات در رسانهها شدیدا به رخ کشیده میشد، دیگر به صلاح مملکت نمیدانستم که به عنوان عضو کابینه و رییس شورا حرفی بزنم اما رییس جمهور تصمیم دیگری بگیرد.
در دوران خودم، رئیس کل بانک مرکزی به عنوان رئیس شورای پول و اعتبار تعیین شد و در برنامه چهارم آن را به تصویب رساندیم. پس وقتی برای قوت بخشیدن به شورا تلاش زیادی کردم چگونه میتوانم نسبت به آن بیاعتنا باشم؟! به هر حال تاجایی که میشد تحمل کردم اما به مرحلهای رسیدم که واقعا برای من منافع ملی از فشار دولت با اهمیتتر بود، به طوری که در جلسه خداحافظی خود هم این را گفتم که برای این میروم که احساس کردم دیگر نمیتوانم حرمت این دستگاه فاخر را حفظ کنم چراکه شاهدم احترام این دستگاه در حال خدشه دار شدن است.
بازدیدها: ۰











