
زمانی که در دولت نهم از ریاست بانک مرکزی استعفا کردم، نمایندگی ایران در بانک جهانی به من پیشنهاد شد که نپذیرفتم و به رئیس جمهور اعلام کردم که در بانک جهانی به عنوان سومین مقام قرار میگیرم و با این شرایط نمیروم. بعد پیشنهاد صندوق بینالمللی پول که ایران در گروه مربوطه در مقام اول است مطرح شد که بازهم به خاطر خانوادهام که میخواستم در ایران باشند نپذیرفتم. بعد از مدتی سفارت ژاپن، ایتالیا و نروژ مطرح شد و حتی به من اعلام کردند که مختاری هر جایی که میخواهی بروی، اما چون واقعا قصد سکونت در خارج از کشور را به خاطر خانوادهام نداشتم قبول نکردم.حتی بعد که به وین هم رفتم خانوادهام را با خودم نبردم.
مدتی گذشت تا اینکه بانک توسعه اسلامی که مرکز آن در جده قرار دارد و ایران هم سومین سهامدار آن است از من برای پست معاون آسیایی دعوت کرد. مقامی که تا آن زمان هیچ گاه به ایران پیشنهاد نشده بود و در آن دوره هم فکر میکنم در اختیار عبدالله گل (رییس جمهور سابق ترکیه) بود که با پایان رسیدن دوران وی به من پیشنهاد شد. بنابراین با توجه به نزدیکی جده پذیرفتم که خانواده ام در ایران بمانند و خود به آنجا بروم. بر این اساس تمامی کارهای مربوطه انجام و حتی محل سکونت من هم آماده شد اما وقتی که برای خداحافطی حضور رییس جمهور وقت (احمدی نژاد) رفتم، گفت شما که گفتی خارج از کشور نمیروم!؟ گفتم جده که خارج حساب نمیشود؛ در همین نزدیکی است و خانوادهام را با خودم نمیبرم. ولی رییس جمهور مخالفت و عنوان کرد که باید به وین بروی!
سه جلسه هم با حضور وزیر امور خارجه وقت (متکی)، قائم مقام وی و رییس جمهور گذاشتیم و استدلالمان هم این بود که باید به جده بروم چون با توجه به جایگاه معاون آسیایی بانک توسعه اسلامی، از توان بالایی برخوردار می شدیم و حتی آقای متکی هم با من هم نظر بود، اما دکتر احمدی نژاد اصرار داشت که با توجه به اهمیت امور در سفارت وین به ویژه اینکه آنجا سفارت مالی ماست، به اتریش بروم.
از سوی دیگر با اینکه قبلا از مقام معظم رهبری اذن غیر مستقیم گرفته بودم و ارزیابی ایشان هم از رفتن من به جده مثبت بود، آقای احمدی نژاد به من گفتند که در رابطه با رفتن به وین با مقام معظم رهبری صحبت خواهم کرد. وی بعد به من گفت که در نتیجه گفت و گو با مقام معظم رهبری ایشان گفتند که اگر دولت نیاز دارد که من (شیبانی) به اتریش بروم، دولت در اولویت است. در این شرایط گفتم که من از اعلام لغو حضور در بانک توسعه اسلامی خجالت میکشم، چون تمامی کارهای انجام شده بود و نمیتوانستم بگویم که نمیآیم؛ که در نهایت آقای متکی این مسئوولیت را بر عهده گرفت. به هر حال اوایل سال ۱۳۸۷ عازم اتریش شدم.
منبع: خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، گفتگوی زهرا شکری و حسین غلامی با دکتر ابراهیم شیبانی، ۱۳۹۴/۴/۹، کد خبر: ۹۴۰۴۰۹۰۴۷۸۶