
یک بار به خاطر مساله ارثی که در خانوادهای به وجود آمده بود فکر کردم این حکمی که الان هست که همسران بعد از فوت شوهران از زمین ارث نمیبرند و فقط از اعیان و منقول ارث میبرند با توجه به ظاهر قرآن جای تامل دارد. قرآن که این را نمیگوید. در قرآن آمده که اگر مردی فوت کرد زنش یک چهارم را میگیرد. ظاهر قرآن که غیر از این است. این حکم و قانون از کجا پیدا شد؟
بررسی کردم و دیدم یکی از ریشههای این حکم ـ احتمالا و نه قطعی ـ به مسالهای برمی گردد که در زمان فوت پیامبر (ص) اتفاق افتاد که یکی از همسران پیامبر به خاطر مالکیت یکی از حجرههایی که در آن زندگی میکرد، آن مسایل را مطرح کرد. از همان زمان کم کم تعصبی بین شیعه و سنی در موضوع مالکیت زمین پیدا شد؛ البته دلایل عرفی دیگری از قبیل مشکلات مالکیت مشترک بر زمین به خاطر معمول بودن تعدد زوجات که در مواردی از قبایل متخاصم هم بودند نیز وجود دارد. بعدها این تبدیل به فتوا شد که خیلیها آن فتوا را میدادند و عمل میشد.
موضوع را دنبال کردم و در سفر به قم با بعضی از مراجع صحبت کردم و دیدم آنها هم میگویند : «احتیاط میکنیم.» یا میگویند : «باید مصالحه کنند.» با رهبری صحبت کردم و گفتم: این چه دلیلی دارد تعدادی روایت داریم که ناظر به هر دو طرف است. رهبری دستور دادند در جلسهای که شبهای پنج شنبه با علما دارند بحث کنند. آیتالله شاهرودی بحث را آماده کردند و به جلسه بردند که این فتوا در بسیاری از زوایا اصلاح شد.