علم و اندیشههدایت و رهبری

عقل صلحا

دکتر صادق طباطبایی

علاوه بر ملاقات‌هایی که امام با شخصیت‌های سیاسی ایرانی و خارجی داشتند، تعدادی از ملاقات‌های ایشان با شخصیت‌های غیر سیاسی بود. برخی از آنها مقام علمی و مذهبی داشتند و بعضاً علاقمند به ایران و طرفدار جنبش‌های آزادیبخش بودند که با انقلاب و مبارزات مردم ایران همدلی می‌کردند. شاید هم برخی از آنها قصد داشتند اطلاعات بیشتری از برنامه‌های امام به دست آورند.

از جمله شخصیت‌هایی که با امام ملاقات کرد و خیلی هم جالب بود یک محقق انگلیسی بود. آن طوری که پیدا بود آشنایی زیادی با قرآن و منابع علوم اسلامی و فقه اهل سنت داشت اما نسبت به دیدگاه شیعی آگاهی چندانی نداشت و تعجب می‌کرد که امام مطرح می‌کنند ما حکومتمان بر اساس اسلام خواهد بود.

این سؤال به ذهن او رسید که مبتنی بر منابع دینی با مسائل روز دنیا چگونه کنار می‌آیید؟ آیا آنچه را که با اصول حکومتی و امور اجتماعی سازگار است اما دین نسبت به آن بی‌تفاوت است می‌پذیرید؟ یا اینکه متکی خواهید بود به سیره رسول خدا {ص} و بزرگان و مکاتب فقهی اسلامی؟

امام در پاسخ به او مسأله اجتهاد در فقه شیعه را بیان کردند و نقش عقل در استنباط احکام الهی را توضیح دادند که برای او خیلی جالب بود. امام به احکام اولیه و ثانویه اشاره کردند و گفتند: ما اگر مبنا و اصل را بر حکومت بگیریم و تشکیل و استقرار حکومت اسلامی را محور و مبنا قرار بدهیم، بنابراین همه چیز باید در خدمت حکومت باشد. اگر اصالت به حکومت داده شود، تمام فروع و احکام باید در جهت تضمین مصالح این حکومت قرار گیرد. اهداف این حکومت تأمین مصالح اجتماع و امت اسلامی است. گاه ضرورت‌ها اقتضا می‌کند که ما بعضی از احکام، حتی احکام اولیه را به اقتضای ضرورت و متناسب با مصالح جامعه تغییر دهیم.

آنجا آن شخص سؤال کرد که: اگر ما چنین مبنایی را برای احکام بیاوریم، چیزی از اصول باقی نمی‌ماند، بویژه اگر هر چیزی را روی تشخیص خودمان عنوان مصلحت بدهیم.

امام پاسخ داد: مسایل و مشکلات یک جامعه را کارشناسان و اهل فن متناسب با اطلاعات علمی بررسی می‌کنند، وقتی این کارشناسان مصالح جامعه را در نظر داشته باشند نیازهای زمان را بشناسند و موضوع شناسی بکنند تشخیص و تعیین حکم آسان است.

در واقع امام اعتبار زیادی در تعیین و استخراج احکام دینی به نظریه کارشناسی متکی بر دانش روز دادند. یک مثال هم زدند گفتند: فرض بفرمایید فلج اطفال، این نیاز یک جامعه است اگر قرار باشد از روی منابع فقهی استنباط کنیم ممکن است مبنا یا منبعی پیدا نکنیم، اما اگر مبنا را مصلحت جامعه و حکومت قرار دادیم می رسیم به اینکه راه پیشگیری از بیماری‌ها از جمله فلج یک ضروت اجتناب ناپذیر است، بنابراین راه علمی مبارزه با آن را سراغش می‌رویم راه حل درمان و پیشگیری که مبتنی بر نظر کارشناسان باشد، این یک وظیفه و حکم شرعی است که مثل سایر واجبات لازم الاجرا می‌باشد.

بعد از دیدار با امام من به اتفاق نامبرده و پدرم به رستورانی که در آن نزدیکی قرار داشت جهت صرف چای رفتیم. در این جلسه ایشان که به شدت از نظر فقهی، اجتهادی امام به شوق آمده بود، گفتگو را در این زمینه با پدرم آغاز کرد.

پدرم در تکمیل مطالب امام به او گفتند: به طور کلی جز احکام عبادی که مبتنی بر قرآن و سیره و دیگر منابع متخده از معصومین {ع} است، سایر احکام که به مسایل فرد در جامعه و نیز جامعه با فرد و مسائل جامعه اعم از مسایل اقتصادی، حقوقی، فرهنگی و حقوق جزا و با مسائل بین‌المللی و سیاست خارجی باز می‌گردد باید برخاسته از عقل صلحا باشد.

این امر در واقع تأیید همان نظریه امام در باب دخالت دو عنصر زمان و مکان در اجتهاد و کاربرد آن حتی در احکام اولیه اسلام می‌باشد. در این زمینه مسایل زیادی مطرح شد که این محقق به کلی دگرگون شده بود و فکر می‌کنم در یکی دو تا از روزنامه‌ها هم بعداً مقالاتی در این زمینه نوشت.

 

منبع: خاطرات سیاسی اجتماعی دکتر صادق طباطبایی، ناشر: چاپ و نشر عروج، چاپ سوم: ۱۳۹۲، ج ۳، ص ۱۲۴ – ۱۲۶

نوشته‌های مشابه

اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
دکمه بازگشت به بالا
0
نظر بدهید تا شکوفا شوید.x