جشن سالگرد جبهه پولیساریو از طرف دولت شهید رجایی در سال ۵۹ به الجزایر رفته بودیم؛ آنجا از ما استقبال کردند و ما را ردیف جلو آورده بودند. در کنار من شخصی نشسته بود که بنظر نمیآمد آدم معروفی باشد، من چون عربی بلد بودم پرسیدم: شما چکار میکنید، شغلتان چیست؟
گفت: من استاندار منطقهام.
بعد پرسیدم: شما اسم ایران را هم شنیدید؟
گفت: بله، مگر میشود که اسم ایران را نشنیده باشم.
بعد گفتم: امام خمینی را میشناسی؟
گفت: امام را نشنیده نباشم؟ مگر نخواندهاید که هرکس بمیرد و امام زمانش را نشناسد به مرگ جاهلیت مرده است؛ نشناختن امام خمینی توهین به من است که امام را نشناسم.
گفتم: بارک الله؛ حیف جیب نداری وگرنه عکس امام را میدادم بگذاری داخل جببت و به خانه ببری.
گفت: عکس امام را کسی در جیبش نمیگذارد، از همین جا عکس را روی قلبم میگذارم تا به خانه بروم.
این در شمال آفریقا بود؛ حالا مصریها، تونسیها و اردنیهایی که دیدم، آمریکایی هایی که دیدم، چینیهایی که دیدم بماند؛ من در چین برای یک کار علمی دانشگاهها را بازدید میکردم؛ یک نفر به من گفت: ببخشید، ما در اینجا خیلی حرف راجع به ایران میشنویم؛ میشود خمینی را به من معرفی کنید؟ یک دانشمند چینی این را گفت. اساساً چینیها سرشان در کار خودشان است و اصلا به این چیزها کاری ندارند، اما گفت: میشود خمینی را به من معرفی کنید؟ میگفت این مرد ناجی مردم خواهد شد.
بسیاری از علمای کشورهای اسلامی و آفریقایی همچون مالی، بنین، آفریقای جنوبی و… همینگونه درباره ما فکر میکنند؛ یک دوچرخهسواری بود که با دوچرخه از آفریقای جنوبی به عربستان برای حج آمده بود؛ میگفت که من با دوچرخه این مسیر را آمدم خودم را مشهور کنم.
من حتی مصاحبهای با وی کردم که متأسفانه در تلویزیون درست منعکس نشد، این دوچرخهسوار میگفت: من سنی بودم و با انقلاب ایران شیعه شدم و الآن طرفدار انقلاب ایرانم. از آفریقای جنوبی رکاب میزند تا مدینه! خیلیها خبر ندارند انقلاب اسلامی چنین وضعیتی در دنیا ایجاد کرده است.
[wpdiscuz-feedback id=”4nvahn1sci” question=”گفتم: حیف جیب نداری وگرنه عکس امام را میدادم بگذاری جیبت، ببری. گفت: عکس امام را کسی در جیبش نمیگذارد، عکس امام را روی قلبم میگذارم.” opened=”0″][/wpdiscuz-feedback]
منع: خبرگزاری تسنیم، گفتگوی محمدعلی سافلی با دکتر محمدحسن شجاعیفرد، ۱۴۰۲/۱۱/۲۱
بازدیدها: ۱











