
آقای هاشمی رفسنجانی و همراهان – حدود ۱۶۰ نفر – ساعت ۳ بعد از ظهر ۱۵ شهریور ۱۳۷۱، با دو هواپیما وارد فرودگاه اسلام آباد شدند. در هواپیمای اول خبرنگاران و محافظین بودند و هواپیمای دوم حامل آقای هاشمی رفسنجانی و همراهان بود. ایشان در فرودگاه مورد استقبال رئیس جمهور، نخست وزیر، فرماندهان نظامی و عده ای از وزرا و علمای پاکستان قرار گرفت و مراسم سان و رژه برگزار شد.
بلافاصله میهمانان از فرودگاه عازم محل اقامت شدند. مسئولان انتظامی و امنیتی، تعدادی از نخستین خودروهای کاروان را با سرعت زیاد از مسیر عادی به سمت شهر حرکت دادند. بقیه خودروها را هم از مسیر دیگری راهنمایی کردند تا طولانی شدن کاروان خودروها باعث راهبندان و بروز مشکلات امنیتی نشود. جمعیت استقبال کننده (حدود صد هزار نفر) در دو طرف جاده فرودگاه، به طول کیلومترها ایستاده بود.
مسؤلان امنیتی پاکستان به این ترتیب عمل کردند که سه خودرو را که آقای هاشمی رفسنجانی در یکی از آنها بود، با سرعت تمام از بین جمعیت عبور دادند. بعد از عبور آنها جمعیت وارد خیابان شد و مسیر را عملا بستند. دیگر خودروها را از مسیر دیگری در پشت فرودگاه حرکت دادند. مستقبلین هر چه منتظر ماندند، ماشین دیگری از آن مسیر عبور نکرد. به هر حال آقای هاشمی رفسنجانی مطابق خواسته ما از میان مستقبلین رد شد. مسئولان پاکستانی فکر میکردند که اگر همه ماشینها (حدود صد دستگاه) از بین مردم عبور داده شوند، ممکن است اتفاق ناگواری رخ دهد.
حدود ساعت ۶:۳۰ به محل اقامت آقای هاشمی رفسنجانی، در خانه رئیس جمهور پاکستان رفتم و به مدت ۲۰ دقیقه در مورد برنامههای سفر با ایشان صحبت کردم. آقای هاشمی از کثرت جمعیت و شعارهای آنها راضی بود، گرچه به خاطر سرعت زیاد خودروی حامل ایشان، نظر ما به طور کامل برآورده نشده بود.
ساعت ۷ بعد از ظهر نماز جماعت به امامت آقای هاشمی رفسنجانی و با حضور تعدادی از اعضای هیئت در محل اقامت برگزار شد. کمی بعد، آقای نواز شریف به دیدار آقای هاشمی رفسنجانی آمد و مدت ۲۰ دقیقه به خوش آمدگویی و تبادل تعارفات گذشت. پس از آن با آقای غلام اسحاق خان، درباره مسائل دو جانبه، وضعیت افغانستان، کنفرانس سران غیرمتعهدها در جاکارتا و اکو مذاکراتی صریح و خودمانی انجام شد.
ساعت ۲۰:۳۰ دو رئیس جمهور به اتفاق تعدادی از همراهان، عازم محل میهمانی شدند. طبق برنامه سرود ملی دو کشور نواخته شد و دو رئیس جمهور با حاضران آشنا شدند. سپس آقای غلام اسحاق خان در سخنان کوتاهی با تجلیل از سوابق آقای هاشمی رفسنجانی، «مدال پاکستان» را به ایشان هدیه کرد. اعطای این مدال به یک غیر پاکستانی، اتفاقی بیسابقه بود.
اسحاق خان گفت: برای نشان دادن احترام فوق العادهای که برای آقای هاشمی رفسنجانی قائل هستیم، «مدال پاکستان» را که بالاترین مدال این کشور است به ایشان اعطا می کنیم.
ابتدا قرار بود طبق روش مرسوم، اسحاق خان مدال را به گردن آقای هاشمی بیندازند. اما احساس کردیم شاید خوشایند نباشد که یک فرد غیر روحانی، مدالی را به گردن یک روحانی بیاویزد. به این دلیل پیشنهاد کردیم مدال را در جعبهای زیبا به آقای هاشمی هدیه کنند. پس از آن همه افراد برای استقرار در محل پذیرایی و صرف شام به سالن دیگری رفتند.
پس از استقرار میهمانان ابتدا آقای غلام اسحاق خان و سپس آقای هاشمی رفسنجانی نطقی ایراد کردند و سپس شام صرف شد. متن نطقهایی که دو رئیس جمهور فرائت کردند، جامع مطالبی مهم و نشان دهنده عمق روابط و اهمیت آن بود. ساعت ۷:۳۰ روز شانزدهم شهریور ۱۳۷۱، همه کارمندان ایرانی و خانوادههایشان در اسلام آباد و عدهای از اعضای هیئت همراه آقای هاشمی رفسنجانی را برای صرف صبحانه به سفارت دعوت کردیم. مجلس دوستانه و صمیمی بود. در سالن بزرگ سفارت، سفره انداخته شد و به سنت ایرانی با نان و پنیر و چای، از میهمانان پذیرایی به عمل آمد.
ساعت ۸ صبح آقای هاشمی رفسنجانی هم به سفارت آمدند. بعد از تلاوت چند آیه از قرآن، مقالهای یکی از دانش آموزان مدرسه ایرانی قرائت کرد. سپس در مورد روابط دو کشور و فعالیت نمایندگیهای جمهوری اسلامی ایران در پاکستان گزارشی دادم. پس از آن آقای هاشمی رفسنجانی سخنانی درباره اهمیت روابط دو کشور و حساسیت خدمت مأمورین اعزامی ایران در پاکستان بیان کرد و رضایت خود را از عملکرد سفارت ابراز کرد.
پس از پایان مراسم، آقای هاشمی رفسنجانی یک جلسه اختصاصی با آقای ساجد نقوی، رهبر شیعیان پاکستان و نماینده رهبری در پاکستان داشت. در این دیدار مقداری راجع به مشکلات شیعیان پاکستان صحبت شد. در مجموع نظر آقای هاشمی رفسنجانی این بود که باید همکاریهای تجاری بین دولت ایران و شیعیان پاکستان گسترش یابد تا درآمدهای ناشی از آن صرف تقویت شیعیان در پاکستان گردد. متأسفانه در این زمینه به رغم کارهای زیادی که کردیم موفقیتی به دست نیامد.