هدایت و رهبری

نزد پیر مغان

آیت الله دکتر سید محمد حسینی بهشتی

خدای رحمت کند عالم و مجاهد بزرگ، مرحوم آیت الله طالقانی را! ایشان چندین بار در جلسات گفتند: یکی دو بار هم در همین مجامع عمومی این نکته را بیان کردند، اگر حافظه ام اشتباه نکند یک بار در همین نماز جمعه گفتنـد.

گفتند: من هر بار به قم می روم، درباره مسافرت من مطالب گوناگونی گفته می شود و هر کسی مسافرت من را یک جور تفسیر می کند؛ ولی من می خواهم بگویم مسافرت من به قم در واقع برای این است که هر بار در برابر انبوه مشکلات احساس نگرانی می کنم به قم می روم، با امام به سخن می نشینم و در آنجا نگرانیم به آرامش تبدیل می شود و به تهران باز می گردم.

برادران، خواهران! این یک واقعیت و یک تجربه مکرر بوده است تا امروز. هر بار در برابر مسائل دشوار و پیچیده و نگرانی آور قرار گرفته ایم، حل مشکل را به نزد پیر مغان برده ایم؛ با او در میان گذاشته ایم؛ امام رهنمودی قاطع و روشن فرا راهمان نهاده است. چه بسا در آن موقع برایمان چندان روشن نبوده که ایشان چرا چنین گفته اند. فقط به دلیل تجربه های مکرر می دانستیم که رهنمود امام ناشی از یک دید وسیع در افقی بس گسترده تر است.

لذا به دلیل قبول رهبری امام، آن رهنمود را همه پذیرفته ایم و عمل کرده ایم و پس از عمل کردن، با فاصله یک هفته، دو هفته، یک ماه، دو ماه فهمیده ایم امام مطلب را درست شناخته بود و ما از دید آن نکاتی که امام می دید غافل بودیم.

همین دیشب با برادری عزیز و مبارز و یاری دیرین، نشسته بودیم و در مورد دو مسأله صحبت می کردیم. این دو مسأله مربوط به همین دو ماه اخیر است.

به ایشان گفتم: ما در حدود بیست روز قبل دور هم نشستیم و مطالب را درباره آن تصمیمی که امام داشتند تجزیه و تحلیل کردیم، ولی جهت تصمیم امام هنوز برایمان روشن نبود. یک بار دیگر بنشینیم با هم صحبت کنیم و این تصمیم امام را با جمیع جوانب و آثاری که تا امروز یافته ایم بررسی کنیم.

نشستیم، بررسی کردیم، هر دو به اتفاق به این نتیجه رسیدیم که راستی امام در آن تصمیم دو ماه قبل چیزها می دید که ما نمی دیدیم.

 

منبع: ولایت، رهبری، روحانیت، آیت الله سید محمد حسینی بهشتی، ناشر: بقعه، چاپ اول: ۱۳۸۳، ص ۲۶۵ – ۲۶۶

نوشته‌های مشابه

اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
دکمه بازگشت به بالا
0
نظر بدهید تا شکوفا شوید.x