تبلیغات دشمن

سال ۱۳۶۰، در روزهای آخر عمر آقای بهشتی و حتی همان روز هفتم تیر هم در جلسه شورای مرکزی حزب جمهوری اسلامی به ایشان گفتم که: ما جاهای مختلفی میرویم و درباره شما صحبت میکنیم، بعد از منبر و سخنرانی جوانان میگویند که اشتباه میکردند.
از آنجا که در آن روزها دیگر مسئله بنیصدر و منافقین هم آشکار شده بود و هنوز بنیصدر فرار نکرده بود، ولی پنهان بود و توسط مجلس برکنار شده بود و مردم خیلی چیزها را فهمیده بودند، توضیحات ما هم موثر واقع میشد.
میگفتند که: ما نسبت به آقای بهشتی بد کردیم. میخواهیم که از ایشان حلالیت بطلبیم، ولی دسترسی نداریم. از من میخواستند که از طرف آنها از آقای بهشتی حلالیت بطلبم و بپرسم که آنها چه کنند که بخشیده شوند؟
من در جلسه شورای مرکزی حزب جمهوری اسلامی روز هفتم تیر، یعنی درست همان روزی که آقای بهشتی یک ساعت بعد شهید شدند از ایشان پرسیدم که: چنین چیزی به من گفتهاند و این سئوال را هم دارند، چه کنیم؟
آقای بهشتی گفتند که: به آنها بگویید که من شما را بخشیدم، اما یک خواسته هم از شما دارم و آن اینکه از حالا به بعد تحت تاثیر تبلیغات دشمن قرار نگیرید.