
در تابستان ۱۳۶۶، شورای امنیت سازمان ملل، قطع نامه شماره ۵۹۸ را که خواستار آتش بس و قطع جنگ بین ایران و عراق بود، در ۹ ماده تصویب کرد. جمهوری اسلامی اصرار داشت که متن قطع نامه بر لزوم عقبنشینی متجاوز تا مرزهای قبل از آغاز جنگ، معرفی متجاوز و الزام او به پرداخت غرامت تصریح کند.
به هر حال قطع نامه تصویب شده بود و فشار همه جانبه برای پذیرش قطع نامه بر ایران افزایش یافته بود. در مذاکرات شورای عالی امنیت ملی و در شورای معاونان وزارت امور خارجه تصمیم گرفته شد سفرهای دیپلماتیک به کشورهای صاحب نفوذ در شورای امنیت انجام شود و واقعیتهای جنگ و دلایل ایران برای تأکید به عقبنشینی و مجازات متجاوز تشریح شود.
من مأمور سفر به کشورهای بوگسلاوی، سوئد و نروژ شدم. طبق برنامه قرار بود هیئت در ساعت ۶:۳۰ روز ۱۸ خرداد ۱۳۶۶ عازم وین شود و از آنجا به بلگراد برود. تمام مراحل و تشریفات مرسوم پرواز به موقع طی شد. ساعت ۶:۱۰ از پاویون تشریفات دولت، به همراه هیئت دیگری به ریاست آقای سید محمد خاتمی، وزیر ارشاد که او نیز برای شرکت در کنفرانس وزرای فرهنگ کشورهای عدم تعهد از طریق اروپا عازم زیمبابوه بود، برای سوار شدن به طرف هواپیما حرکت کردیم.
ساعت ۶:۱۵ به پای پلکان هواپیما رسیدیم. در حالی که سیزده نفر مجموعه اعضای دو هیئت در حال بالا رفتن از پلکان بودیم، ناگهان درب هواپیما بسته شد و هواپیما حرکت کرد. همه ما در کمال تعجب از هواپیما جا ماندیم! پس از اعتراض فراوان و سؤال از علت این اقدام عجیب گفتند: چون دیروز آقای ولایتی باعث تأخیر یکی از هواپیماها به مدت یک ساعت شده بود، ما امروز تلافی کار دیروز وزیر امور خارجه را کردیم!
در حالی که ما از ماجرای روز قبل هم بیاطلاع بودیم، و هیچ رابطهای میان این دو واقعه وجود نداشت. به هر حال پس از تماسهای متعدد، بالاخره با پرواز دیگری با دو ساعت تأخیر از طریق استانبول به وین رفتیم، در حالی که چمدانها با هواپیمای قبلی رفته بود.
جالب اینکه هیچ کس حاضر نشد به این موضوع رسیدگی کند. متأسفانه از اینگونه وقایع بارها اتفاق افتاده است، ولی مسؤلان اعتقادی به تنبیه و توبیخ ندارند. شرکتهای هواپیمایی خارجی برای هرگونه مشکلی از مسافر عذرخواهی میکنند و متناسب با ضرر و زیان مسافر، خسارت میپردازند.