
بیشتر این سرودهای انقلابی که برای رزمندگان سرودم و مخصوصا این سرود «خجسته باد این پیروزی» اگر مایه ی ناباوری نباشد مثل این بود که به من الهام شد. من در باره ی خرمشهر خیلی کار کرده ام.
روزی که به خرمشهر رفته بودم، بچه ها مرا سوار زورق هایشان کردند و به اروندرود بردند. در آنجا محل هایی بود که انسان واقعاً وحشت می کرد و بچه ها با یک نترسی خاصی در آن محل ها می گشتند.
شب، پیش بسیجی های آبادان آمدیم، اینها از این طرف می زدند و دشمن از آن طرف و بچه ها تا صبح در دعا و ندبه بودند. دسته ای می آمد، دسته ای دیگر تفنگ ها را می گرفت. من که این حالت بچه ها را دیدم مطمئن شدم که یک پیروزی در پیش است.
روزی در آن ناحیه به مسجدی رفتم که بچه ها کارهای فرهنگی می کردند. یک توپ پارچه را باز کرده بودند و با قلم درشت شعاری نوشتند و با قلم ریزتر شعری نیز برای حضرت عباس نوشته بودند. دیدم یکی از این جوان ها خیلی کم سن و سال است. رفتم دست دادم و به او گفتم که ماشاء الله کار خیلی جالبی کردی.
او خاکساری و شکسته نفسی کرد. گفتم: خط بسیار زیبایی داری.
بعد با همدیگر رفیق شدیم، من هر وقت به آنجا می رفتم او جیره ی خودش را می گرفت و با هم غذا می خوردیم. یادم است روزی روی حوض آب انباری نشسته بود، رفت و جیره اش را گرفت و گفت: من به زودی شهید می شوم.
گفتم: این حرف ها را نزن.
گفت: به خدا من خیلی زود شهید می شوم.
با هم رفتیم به کوت شیخ، حالا یک جای دجله بود، پشت ستون ایستادم.
بعد گفت: بعثی ها ما الان که به این قسمت آمدیم، صدای پای ما را دارند، اگر سرمان را بیرون کنیم می زنند، حالا می خواهی ببینی چگونه است؟
یک قوطی کنسروی برداشت انداخت. موقع انداختن دیدم رگبارها شروع شد. ما پشت ستون ایستادیم.
پس از اینکه خرمشهر آزاد شد این بهروز زنده بود. سرود این پیروزی را که من قبلاً سروده بودم، قبلا قرار گذاشته بودیم که در صدا و سیما در یک پیروزی بزرگ بخوانم. این را حاج آقا خامنه ای هم تأیید فرموده بودند.
یادم است موقعی که ما را برای یک شب شعر به اصفهان دعوت کرده بودند با اینکه بارها به مسجد امام رفته بودم، بازخواستم سری به آنجا بزنم. در آنجا بودیم دیدیم که از بالا داد می کشند «این پیروزی خجسته باد!» دیدیم خداوند خرمشهر را آزاد کرده است. آزاد شدن خرمشهر در باورها نمی گنجید.
سرود در آن موقع کاملاً ضبط شده بود و برای یک پیروزی بزرگ خوانده شده بود. وقتی که انسان بخواهد بی غرضانه در مورد هدفی کار کند، خداوند او را ناموفق نمی گذارد، ما نظری نداشتیم و خداوند هم یاری کرد.
◾️ از صلابت ملت و ارتش و سپاه ما
◾️ جاودانه شد از فروغ سحر پگاه ما
◾️ صبح آرزو دمیده از کرانه ها
◾️ شاخه های زندگی زده جوانه ها
◾️ این پیروزی خجسته باد این پیروزی
◾️ خجسته باد این مبارک بهار
◾️ به باغبان خجسته باد
◾️ خجسته باد این گل افشان دیار
◾️ به بلبلان خجسته باد
◾️ همیشه بادا وطن بر فراز
◾️ این پیروزی خجسته باد این پیروزی
◾️ نوبهار ما از کران زمین
◾️ پر شکوفه شد شاخه امید
◾️ خون هر شهید می دهد نوید
◾️ نوبت ظفر این زمان رسید
◾️ به کوری دیده دشمنان
◾️ شکسته شد سر اهریمنان
◾️ صبح پیروزی مبارک باد
◾️ این ستم سوزی مبارک باد
◾️ حافظ وطن تا خدای ماست
◾️ لطف ایزدی رهگشای ماست
◾️ در خط سیاه میوه امام
◾️ در شب خطر رهنمای ماست
◾️ به رغم آن دشمن خیره سر
◾️ وطن رها شد ز بیم و خطر
◾️ صبح پیروزی مبارک باد
◾️ این ستم سوزی مبارک باد