استقرار نظام

دو خاطره

مهندس محمدرضا باهنر

شهید رجایی (رضوان‌الله تعالی علیه) وقتی به عنوان رئیس جمهور انتخاب شد، صحبتی دارد با این مضمون که من هر وقت پشت میز کارم می‌نشینم و یا می‌خواهم از موضع ریاست جمهوری اقدام یا ترک فعلی داشته باشم، روز قیامت در برابر چشمم مجسم می‌شود که من یک طرف ایستاده ام و یازده میلیون مطالبه‌گر طرف دیگر ایستاده‌اند و خداوند عادل باید بین ما قضاوت کند. که آیا من حق این مردم را ادا کردم؟. آیا به اعتمادی که این مردم به من کردند پاسخ درخور دادم یا خیر؟ و می‌گفت واقعا بدنم می‌لزرد و مرتب به خداوند پناه می‌برم که در روز یوم‌الحساب شرمنده این ملت نباشم.

خاطره دیگری از شهید باهنر بگویم. زمانی که شهید رجایی نخست وزیر بود، ایشان را به عنوان وزیر آموزش و پرورش به مجلس اول معرفی کرد و از مجلس هم رأی اعتماد گرفت. به محض انتخاب، خبرنگاری از ایشان پرسید: حس شما چیست؟ تا دو ساعت قبل وزیر نبودی، اما الان وزیر شده‌ای.

ایشان هم جمله بسیار پرمعنایی گفت. گفت: من تا قبل از این رأی اعتماد، چهار فرزند داشتم از امروز به بعد یازده میلیون فرزند دارم و باید پاسخگوی این بچه‌ها باشم و اولیاءشان که به من اعتماد کردند و این بچه‌ها را در بهترین سن زندگی به من و وزارتخانه من سپرده‌اند. من باید کاری برای آنها انجام دهم که اولا برای بچه‌های خودم می‌کنم و بتوانم پاسخگو باشم.

۰
گفت: من تا قبل از این رأی اعتماد، چهار فرزند داشتم از امروز به بعد یازده میلیون فرزند دارم و باید پاسخگوی این بچه‌ها باشم.x
منبع: پایگاه اطلاع رسانی و خبری جماران، ۱۴۰۱/۱۱/۱۵، کدخبر: ۱۵۸۳۶۳۱

نوشته‌های مشابه

اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
دکمه بازگشت به بالا
0
نظر بدهید تا شکوفا شوید.x