
مرحوم منتظری فشار آورده بود به شورای عالی قضایی که شهید لاجرودی را عوض کنند و فرد دیگری را جایگزین کنند. آقایان هم تحت فشار ایشان که آن زمان قائم مقام رهبری بود و هنوز عزل نشده بود، خواسته وی را اجابت کردند و شهید لاجوردی را عزل، ولی فرد مورد نظر منتظری را جایگزین نکردند. بنده را جای شهید لاجوردی به عنوان دادستان تهران منصوب کردند.
آقای منتظری یک هیئتی داشتند به نام هیئت عفو که مرحوم گیلانی، ابطحی، سید جعفر کریمی و آقای محفوظی بودند. اینها رفته بودند خدمت مرحوم منتظری برای پیگیری پرونده های عفو و جلسه هیئت عفو در منزل ایشان برگزار شد. بنده نیز برای تقدیم گزارش های معمول در آنجا حضور داشتم.
مرحوم حاج احمد آقا این جمله را از منتظری شنیده بود. حاج احمد آقا می دانست که این جمله مرحوم منتظری نادرست است، منتها شاید صلاح نمی دانست که به شخصه رو در روی مرحوم منتظری قرار گیرد. در آن جلسه حاج احمد آقا به آقای منتظری گفتند که: حاج آقا! الان شما اینجا هستید خوب است که آن بحث شکستن فک ها را مطرح کنید تا ببینیم موضوع چه بوده است.
آقای منتظری گفتند که: بعد از زمان آقای لاجوردی می گویند وضع زندان ها بدتر شده و سیصد تا فک شکسته شده.
من همین جور با تعجب ماندم که در پاسخ به این ادعای بی اساس چه بگویم. من به آقای منتظری گفتم: کسانی که این حرفها را زدند معنی این حرف را نمیدانند، چیست! من به شما توضیح می دهم که فک شکستن یعنی چه، کسی که فکش می شکند به قدری درد وحشتناکی دارد که یا باید از درد بمیرد یا باید او را درمانش کنی. پس از این اظهارات، گفتم: اصلا سیصد تا نه، شما اگر توانستید یک نفر را اثبات کنید که فکش شکسته شده، بنده همه حرف هایی که به شما گزارش کردهاند را میپذیرم.
منشاء این شایعات افراد بی صلاحیتی بودند که از طرف مرحوم منتظری برای سرکشی به زندان ها انتخاب شده بودند و به دلیل اینکه انسان های معتقدی نبودند، گزارش های خلاف واقعی را به او می دادند. در آن جلسه هم پس از اظهارات من، حاج احمد آقا اسامی آن افراد را از مرحوم منتظری خواستند و ایشان گفت: نباید آبروی اشخاص را ببریم و بحث را عوض کردند! پس از آن برای هیئت عفو مشخص شد که اینگونه مسائل صحت ندارد.