
امام خمینی جمله معروفی داشتند که «صدام باید برود.» این مطلب یک سیاست کلی برای وزارت امور خارجه بود و ما نیز همین سیاست را دنبال می کردیم؛ اما با ادبیاتی دیگر. ما در ملاقات ها، مصاحبه ها و نشست های مختلف این سیاست را مطرح می کردیم و صدام را متجاوز می خواندیم؛ اگرچه در جوّ دیپلماتیک جا نمی افتاد.
زیرا کشورها و مجامع بین المللی این سخن امام خمینی را دخالت در امور داخلی دیگر کشورها می دانستند و عبور از اصول روابط بین المللی تلقی می کردند که اگر دخالتی صورت می گرفت از نظر آنها به معنای زیر پا گذاشتن آن اصول بود. آنها می گفتند که تعیین رئیس جمهور یا خلع رئیس جمهور کشوری، حق مردم آن کشور است و نه هیچ کشور دیگر، بنابراین «صدام باید برود.» معنا ندارد.
در مقابل ما نیز اصرار می کردیم که صدام متجاوز است و تا زمانی که او از بین نرفته، منطقه روی خوش نخواهد دید. البته یک نکته هم اینجا هست که چون امام نه رئیس جمهور بود و نه نخست وزیر یا وزیر امور خارجه و در واقع از نظر مجامع بین المللی فاقد پست رسمی بود راحت تر می شد سخنان ایشان را تبیین یا توجیه کرد، از این رو گاهی اعلام می کردیم که موضع ایشان، موضع یک رهبر مذهبی است، از طرفی ما در دوران جنگ بودیم و این مسائل طبیعی می نمود.