
بعد از انتخاب مهندس بازرگان به عنوان نخست وزیر، ایشان در کنار رایزنی ها و مذاکراتش با بعضی از افراد برای تعیین کابینه، یک کار مهم و حساسی را نیز به طور مخفیانه به همراه دوستانش و بعضی از اعضای شورای انقلاب مثل شهید بهشتی و آیت الله موسوی اردبیلی آغاز کرد و آن کار انجام یک سری مذاکرات و گفتگو با بعضی از سران نسبتاً معتدل و معقول ارتش بود.
ارتشبد فردوست و سپهبد قره باغی که نفوذ زیادی در ارتش داشتند از جمله طرف های مذاکرات انقلابیون بودند. هدف عمده این نشست ها، باز داشتن ارتش از مقابله و رو در رویی مستقیم با مردم بود که در جای خودش مؤثر افتاد و باعث شد که ارتش در روز بیست و یکم بهمن با عقب نشینی به پادگان ها از حمله بـه مردم خودداری کند.
حضرت امام چون بدنه ارتش را جزء این ملت می دانست بر خلاف گروه های چپی و مارکسیستی که شعار انحلال را سر می دادند تنها می خواست بعضی از سـران خود فروخته ارتش را تصفیه کند و به جای آنها از نیروهای متعهد ارتش که کم هم نبودند برای سازماندهی مجدد ارتش استفاده کند که بعضی از این نیروها قبل از پیروزی انقلاب توسط همان هیأت مذاکره کننده با ارتش شناسایی و در نظر گرفته شده بودند.
یکی از این افراد شهید قرنی بود و یکی دیگر هـم تیمسار رحیمی بود که قبلا از ارتش اخـراج شده بود و بعد از پیروزی انقلاب از سوی امام به عنوان رئیس کل شهربانی کشور انتخاب شد.