پیروزی انقلابهدایت و رهبری

من جوان نیستم.

آیت الله صادق خلخالی

شب ۲۱ بهمن زدوخورد در اطراف خیابان ایران {عین الدوله} همچنان ادامه داشت و اطرافیان امام تصمیم گرفته بودند که محل سکونت ایشان را عوض کنند؛ زیرا گفته شد که ارتش قصد دارد خیابان ایران و منزل امام؛ یعنی مدرسه علوی شماره یک را بمباران کند.

من بـه امام عـرض کردم: تصمیم اینها کار درستی نیست.

امام فرمود: حق با شماست. و سپس گفت: آقای خلخالی یک بار هم در قم در سال ۴۲ مانع از خروج من از منزل شد.

البته، چه در قم و چه در تهران، کسانی که قصد تعرض به جان امام را داشتند، خیلی ترسو بودند. اگرچه آقای اشراقی و دیگران از موضع‌گیری اینجانب ناراحت شدند؛ ولی امام، حتی اتاق خواب خویش را هم عوض نکرد. من نیز تا صبح در داخل اتاق امام و جلوی در خوابیدم. ساعت حدود ۳ بعد از نیمه شب بود که دیدم امام می خواهد برخیزد. البته، امام ساعت نداشت و من همان اوایل شب ساعت خودم را به ایشان داده بودم. دیدم که ایشان در تاریکی شب و در زیر نور کمرنگ چراغ خواب به ساعت نگاه می‌کند.

عرض کردم: آقا مگر خوابتان نمی‌برد؟

فرمود: من مثل شما جوان نیستم.

امام برخاست، وضو گرفت و مشغول نماز شب شد. موقع اذان صبح، امام را به سالن بزرگ طبقه همکف بردیم و در آنجا نماز جماعت اقامه شد. من به امام عرض کردم: آقا الحمدلله که حادثه‌ای اتفاق نیفتاد.

شب آقای لواسانی می‌خواست که آقای شیخ بهاءالدین، داماد آقای بهبهانی را خدمت امام بیاورد و حتی او را تا بالای پله‌ها آورده بود؛ اما، ما مانع شدیم. من به آقای سید صادق لواسانی گفتم: من تا به حال با شما رو به رو نبوده‌ام؛ ولی اینک نخواهم گذاشت که او را خدمت امام آن ببرید. او به تنهایی خدمت امام رفت؛ ولی زود بیرون آمد. امام به او گفته بود: تو می‌خواهی با آبروی من بازی کنی؟

یک شب دیگر نیز آیت‌الله آقای حاج سید احمد خوانساری می‌خواست با فرزند خود، آقا جعفر که مرتباً در کار انقلاب کارشکنی می‌کرد، خدمت امام بیاید. هنگام ورود به اتاق امام، آقای رفیق دوست دامن قبای آقا جعفر را گرفت و مانع ورود او شد.

آقا با کمال خوشرویی از آقای سید احمد خوانساری استقبال کرد. ایشان پس از صرف چای، منزل امام را ترک کرد؛ اما آقا جعفر موفق نشد خدمت امام برود. بعداً تصمیم گرفته بودیم که اموال آقا جعفر را مصادره کنیم؛ ولی حضرت امام مانع شد، آخر او فرزند آقای خوانساری و داماد آقای گلپایگانی بود.

 

منبع: خاطرات آیت‌الله خلخالی {اولین حاکم شرع دادگاه های انقلاب}، به قلم: آیت‌الله حاج شیخ صادق خلخالی، ناشر: نشر سایه، چاپ اول: ۱۳۷۹، ص ۲۷۹ – ۲۸۰

نوشته‌های مشابه

اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
دکمه بازگشت به بالا
0
نظر بدهید تا شکوفا شوید.x