استقرار نظام

در خدمت امام

آيت‌ الله مرتضی بنی فضل

بعد از پیروزی انقلاب اسلامی و در شهریور سال ۱۳۵۸، مسئله امام جمعگی پیش آمد. اوایل رمضان سال ۱۳۵۸ بود و من در خوی بودم. علمای خوی از من دعوت کرده بودند و چند روزی در ارتباط با مسائل انقلاب، به آنجا رفته بودم. آقای حاج شیخ حسن صانعی تلفن کردند و گفتند: امام، آیت‌الله طالقانی را برای امامت جمعه تهران تعیین کرده‌اند و قرار است در مراکز استان‌ها هم، نماز جمعه اقامه شود. تبریز چه می‌شود؟

ایشان با همین تعبیر و لحن، موضوع را با من مطرح کردند. من گفتم: در تبریز‌ آقای قاضی! ایشان برای امامت جمعه، از همه اصلح است و امام هم شخص ایشان را از سابق و در حوزه علمیه قم می‌شناسند.

تا این را گفتم، آقای صانعی به من گفتند: شما موضوع را با ایشان (آیت‌ الله قاضی) مطرح کنید.

گفتم: چشم.

از آنجا به آیت‌الله قاضی تلفن کردم و گفتم: امام، آیت‌ الله طالقانی را برای امامت جمعه تهران تعیین کرده‌اند و این جمعه، در تهران نماز جمعه برپا خواهد شد؛ به نظر من در تبریز هم، حضرتعالی به این منصب اولی هستید.

ایشان فرموند: عیب ندارد. و در ادامه گفتند: این نظام، جمهوری اسلامی است، حاکمش یک مجتهد عادل و جامع‌ الشرایط، مثل حضرت امام است و من آماده‌ام در خدمت ایشان باشم.

گفتم: پس شما به امام تلگراف کنید و از این طریق از ایشان، اقامه نماز جمعه را درخواست کنید. امام هم با سوابقی که از شما دارند، آنچه را صلاح بدانند، انجام می‌دهند، صلاح کار با خود امام است، اما شما ابتدائا موضوع را درخواست کنید.

همین‌طور هم شد. آیت‌ الله قاضی، تلگرافا از امام درخواست کرد و ایشان هم اجابت فرمودند و آن شهید بزرگوار را منصوب کردند، از برای امامت جمعه تبریز. سند امامت جمعگی آقای قاضی، با این بیانی که عرض کردم، خودِ بنده هستم!

 

منبع: پایگاه اطلاع رسانی پژوهشکده تاریخ معاصر، گفت و گو آیت‌ الله مرتضی بنی‌فضل، ۱۴۰۰/۸/۱۹، کد مطلب: ۲۱۳۸۵

 

نوشته‌های مشابه

اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
دکمه بازگشت به بالا
0
نظر بدهید تا شکوفا شوید.x