
آیتالله جوادیآملی، مرحومه خانم دباغ و محمدجواد لاریجانی هم که در آن زمان معاون اروپا و امریکا وزارتخارجه بود، هم حضور داشتند، البته آقای لاریجانی در آن زمان در واقع یعنی معاون منطقه مسکو بود و به عنوان معاون منطقه مسکو تیم را همراهی میکرد و بنده هم سفیر ایران در شوروی بودم.
همه گمانهزنیها درباره واکنش احتمالی گورباچف به این نامه درست از آب درآمد، یعنی، اولا گورباچوف خیلی برایش سنگین تمام شد، چون فکر نمیکرد که محتوای پیام ایدئولوژیک است. معمولا در اینگونه دیدارها تیمهای وزارتخارجه برای رؤسای هیئتهایشان «بری فینگ» (جلسه توجیهی) برگزار میکنند تا خودشان را برای مذاکره آماده کنند. یک «بری فینگ» جلوی گورباچوف گذاشته بودند که اگر در مورد افغانستان این را گفتند، تو هم این را بگو و وی را درباره مسائل منطقه و دوران دفاع مقدس توجیه کرده بودند.
زمانی که آیت الله جوادی آملی شروع به خواندن نامه کرد، گورباچف نگاه کرد به این چیزی که جلویش گذاشتند و متوجه شد که کل بریفینگ غلط بوده و همه را کنار گذاشت، سپس گفت که: ما دو تا همسایه هستیم و همین طور که ما به هم احترام میگذاریم، انتظار داریم روابط احترامآمیزم بین دو کشور تداوم یابد.
آنها از این جمله آخر نامه که امام در آن گفته بودند: خواهان حُسن همجواری هستیم. خیلی استقبال کردند و متوجه شدند که امام طرفدار حُسن همجواری و روابط دوستانه بین دو کشور است و ما هم از آن استقبال میکنیم ولی گفتند که روابط بین دو همسایه باید براساس احترام به عقاید باشد و ما عقیدهمان کمونیست و شما عقیدهتان اسلام است، همانطور که ما به شما اصرار نمیکنیم که کمونیست شوید، معتقدم شما هم نباید اصرار کنید که ما مسلمان شویم. محتوای پاسخ گورباچف این بود که عیسی به دین خود، موسی به دین خود.
گورباچف گفت که: امام را خیلی دوست داریم و در شوروی همه امام را به عنوان یک رهبر عالی میدانند و خیلی از امام تعریف کرد، البته بنده پیشبینی چنین استقبالی از امام را میکردم، بعد در پایان هم گفت که به دلیل اینکه این نامه محتوای ایدئولوژیک متعدد سنگینی دارد، فیالبداهه نمیتوانم به آن پاسخ دهم، لذا پس از مطالعه شخصی و بررسی در حزب، پاسخ آن را از طریق وزیر امور خارجه مأمور میکنم در سفری به تهران پاسخ این نامه را تقدیم کند…
مرحومه خانم دباغ را رحمت کند، وقتی وارد اتاق شدیم، همه به گورباچف دست دادیم و رفتیم، بعد گورباچف دستش را به سمت خانم دباغ دراز کرد و با او دست داد که فیلم و عکسهای بسیاری گرفته شد. در پایان هم که ملاقات تمام شد، احساس کردم که ممکن است دوباره این اتفاق بیفتد، آقایان جوادیآملی و لاریجانی دست دادند و به محض اینکه گورباچف قصد دستدادن با خانم دباغ را داشت، بنده بین او و گورباچف حائل شدم و به گورباچف گفتم که: بر اساس منابع اسلامی این کار حرام است و سنت ما نیست.
گورباچف گفت که: وای! من چه اشتباهی کردم و مبهوت شد و رو به آقای جوادیآملی که در حال خروج از اتاق بود گفت که: آیتالله برگردید، برگردید!،
آقای جوایآملی برگشت و گورباچف خطاب به وی گفت که: آیتالله ببینید اول که من دست دادم تقصیر من بود، رفتید ایران به این خانم گله نکنید، تقصیر من بود و من نمیدانستم.