جواب در تهران

در شهریورماه ۵۸، آقای یزدی به عنوان وزیر خارجه برای شرکت در اجلاس سران کشورهای غیرمتعهد به کوبا سفر و در حاشیه اجلاس با صدام گفتگو می کند. آقای یزدی در این دیدار به صدام می گوید: ما علاقمندیم مشکلات فی ما بین را حل کنیم، با شما کاری نداریم و به هر حال انقلاب علیه شما نیست.
صدام هم برای حل اختلافات اظهار آمادگی می کند و همچنین ابراز خوشحالی از اینکه در ایران چنین اتفاقی افتاده است. جلسه تمام می شود، آجودان صدام به او می گوید: جلسه خوبی بود و فکر می کنم که بتوانیم مسائلمان را با ایرانی ها حل کنیم.
صدام خیلی تند و تمسخرآمیز می گوید: تو هنوز از سیاست چیزی سرت نمی شود. من بلایی سر ایرانیان می آورم که فارسی حرف زدن را از یاد ببرند.
همین آجودان صدام در سال ۶۳ از عراق فرار کرد و به سوریه پناهنده شد. او در گزارشاتی که به دولت سوریه می دهد جریان این ملاقات را فاش می کند. شخص آقای حافظ اسد به آقای ولایتی و همراهانش عین این ماجرا را سال ۶۴ گزارش می کند که آجودان صدام در آن تاریخ چه گفت و چه شنید. یعنی می خواهم بگویم که طرح حمله صدام به ایران زودتر از تصرف سفارت آمریکا بود ولی تصرف سفارت اجرای آن را تسریع کرد.
یکی دیگر از دلایل انتخاب زمان آغاز جنگ برگزاری انتخابات ریاست جمهوری آمریکا در ۱۵ آبان ۵۹ بود. کارتر این برنامه را آغاز کرد تا ظرف یکی، دو هفته جمهوری اسلامی ساقط شود و از این اتفاق به عنوان برگ برنده در انتخابات استفاده کند. فلذا صدام در ۲۷ شهریور ۵۹ در حضور خبرنگاران خارجی و داخلی مقیم عراق معاهده الجزایر را پاره کرد. یکی از خبرنگاران به صدام می گوید: جواب ایران را با کاری که کردید، چه طور می دهید؟
صدام می گوید: یک هفته دیگر به تهران بیایید تا جوابتان را بگیرید.
بنابراین آغاز جنگ تحمیلی کار سازماندهی شده، تدارک دیده شده و هماهنگ شده بود.