هدایت و رهبری

قصه نفوذ

امام خمینی

اینها می‌خواستند من را گول بزنند. من نجف بودم، اینها آمده بودند که من را گول بزنند. بیست و چند روز ـ بعضی‌ها می‌گفتند ۲۴ روز من حالا عددش را نمی‌دانم ـ بعضی از این آقایانی که ادعای اسلامی می‌کنند، آمدند در نجف، یکی‌شان بیست و چند روز آمد در یک جایی، من فرصت دادم به او حرف‌هایش را بزند.

آن به خیال خودش که حالا من را می‌خواهد اغفال کند. مع‌الأسف، از ایران هم بعضی از آقایان که تحت تأثیر آنها واقع شده بودند ـ خداوند رحمتشان کند آنها هم اغفال کرده بودند آنها را ـ آنها هم به من کاغذ سفارش نوشته بودند. بعضی از آقایان محترم، بعضی از علما، آنها هم به من کاغذ نوشته بودند که اینها اِنَّهم فِتْیَهٌ. قضیۀ اصحاب کهف.

من گوش کردم به حرف‌های اینها که ببینم اینها چه می‌گویند. تمام حرف‌هایشان هم از قرآن بود و از نهج‌البلاغه، تمام حرف‌ها. من یاد یک قصه‌ای افتادم که در همدان اتفاق افتاده بود.

ظاهراً زمان مرحوم آسید عبدالمجید همدانی، یک یهودی آمده بود مسلمان شده بود خدمت ایشان. ایشان دیده بود که بعد از چند وقت این یهودی خیلی مسلمان است و اینقدر اظهار اسلام می‌کند که ایشان تردید واقع شده بود برایش که این شاید قضیه‌ای باشد. یک وقت خواسته بودش.

گفته بود که: تو مرا می‌شناسی؟

گفته بود که: بلی، شما از علمای اسلام هستید و چطور هستید.

می‌دانید پدرهای من کی‌اند؟

بلی، پیغمبر از اجداد شماست.

خودت را می‌شناسی؟

بلی، من پدرانم یهودی بودند و حالا خودم مسلمان شدم.

گفته بود: سرّ این را به من بگو که چرا تو مسلمانتر از من شدی؟

مردک فهمیده بود که این آن چیزی را که می‌خواهد بازی کند، فهمیده است. فرار کرده بود.

این که آمد بیست و چند روز آنجا و تمامش از نهج‌‌البلاغه و تمامش از قرآن‌ صحبت می‌کرد، من در ذهنم آمد که نه، این آقا هم همان است! والاّ خوب، تو اعتقاد به خدا و اعتقاد به چیزهایی که داری، چرا می‌آیی پیش من؟ من که نه خدا هستم، نه پیغمبر، نه امام، من یک طلبه‌ام در نجف.

این آمده بود که من را بازی بدهد؛ من همراهی کنم با آنها. من هیچ راجع به اینها حرف نزدم، همه‌اش را گوش کردم. فقط یک کلمه را که گفت: ما می‌خواهیم قیام مسلّحانه بکنیم.

گفتم: نه، شما نمی‌توانید قیام مسلّحانه بکنید. بی‌خود خودتان را به باد ندهید.

 

اشاره: حسین احمدی روحانی از اعضای برجسته‌ی سازمان مجاهدین خلق {منافقین} بود که پانزده جلسه در نجف با امام دیدار و ماهیت، انگیزه‌ها ‌و برنامه‌های سازمان را با ایشان در میان گذاشت.
اشاره: از جمله بزرگانی که با ارسال نامه به امام، خواستار تأیید مجاهدین خلق {منافقین} شدند عبارت بودند از: آیت‌الله مرتضی مطهری، آیت‌الله حسینعلی منتظری، آیت‌الله سید محمود طالقانی، آیت‌الله اکبر هاشمی رفسنجانی و …
منبع: بیانات در دیدار اعضای شوراهای اسلامی کارگران ایران و پرسنل بهداری ارتش، ۱۳۵۹/۴/۴

نوشته‌های مشابه

اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
دکمه بازگشت به بالا
0
نظر بدهید تا شکوفا شوید.x