آخرین مطالب

ماموستای خمینی

0
SHARES
0
VIEWS

در یکی از روستاهای اطراف بیجار خانمی به سپاه آمد و گفت: شوهرش را که ماموستای ده شان بود، چند روزی است که کومله ها با خود برده اند. چگونگی حادثه را پرسیدم.

گفت: چهار شب پیش شوهرم وقت مغرب بعد از وضو آماده شده بود که به مسجد برود، صدای در خانه آمد، چند نفری وارد خانه شدند و گفتند: دعوایی سر جاده پیش آمده که باید شما بیایید و وساطت کنید. او را به این بهانه بیرون بردند و تا الآن از او خبری نیست.

پرسیدم: شوهرش که و چکاره بوده است؟

گفت که او ماموستای ده بود و در مسجد نماز می خواند، چند شب پیش بر بالای منبر به جوان ها گفته بود که وظیفه دارند از انقلاب و اسلام دفاع کنند، و زیر بار کومله و دموکرات نروند، می ترسم آنها او را برده و بلایی سرش آورده باشند.

برایمان یقین حاصل شد که در این کار یکی از دو گروه ضدانقلاب کومله یا دمکرات دخالت دارد. از بچه ها خواستم که منطقه را جستجو کنند. طولی نکشید که جسد او را در بدترین وضع ممکن به شکل هولناک و فجیعی پیدا کردیم. وقتی آدم به این جسد نگاه می کرد بدنش می لرزید.

بینی و گوش ها را بریده و از نخی رد کرده بودند و مانند گردن بند به گردن جنازه انداخته بودند، بعد دست هایش را پشت گردنش بسته و سنگی را روی سرش گذاشته بودند، کاغذی هم بر روی سینه اش بود که در آن نوشته شده بود: این سزای کسی است که از انقلاب و رژیم خمینی دفاع کند و سزای کسی است که عکس خمینی در خانه اش دارد.

 

اشاره: مرضیه حدیدچی اولین فرمانده زن سپاه پاسداران بود که فرماندهی منطقه غرب کشور و استان همدان را بر عهده داشت.
منبع: خاطرات مرضیه حدیدچی، به کوشش: محسن کاظمی، ناشر: انتشارات سوره مهر، چاپ چهارم: ۱۳۹۰، ص ۲۰۸ – ۲۰۹

بازدیدها: ۰

https://rahavardha.ir/?p=984

مطالب مرتبط

مرتبط نوشته ها

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *